چارلز دیکنز کیست؟ بهترین کتاب های چارلز دیکنز کدامند؟ در این مقاله به بررسی زندگینامه و کتابهای چارلز دیکنز پرداختیم. با ما همراه باشید.
«نل، نل کوچک زنده میماند؟» این سوالی بود که بسیاری از رهگذران از مسافران انگلیسی میپرسیدند، چراکه داستان مغازه عتیقهفروشی نوشته چارلز دیکنز، ابتدا در انگلیس چاپ میشد.
کمتر نویسندهای درتاریخ ادبیات، مخاطبان خود را چنین شیفته داستان خود میکند، به شکلی که ساعتها منتظر مسافرانی از کشور دیگر بمانند تا از سرنوشت کاراکتر مورد علاقه خود باخبر شوند!
اما نل فقط یکی از مخلوقات دیکنز بود؛ دیکنز بر قله کوهی از کاراکترهای به یادماندنی تکیه زده است؛ از دیوید کاپرفیلد تا اسکروچ خسیس و حتی فاگین پیر!
همراه ما باشید تا با زندگی، داستانها و سبک نوشتار دیکنز بزرگ آشنا شوید.
چارلز دیکنز؛ از تولد تا تجربهها
زندگی چارلز دیکنز از آن زندگیهایی است که بسیاری از نویسندهها آرزویش را دارند! اشتباه نکنید، زندگی او از همان روز تولدش در فوریه سال 1812 پر از خوشی و شادی نبود! او حتی خانواده ثروتمندی هم نداشت و قرار بود در میان هشت خواهر و برادر دیگرش، غذایی برای خوردن و سقفی برای خوابیدن پیدا کند.
با این وجود اوضاع انقدر خوب بود که او توانست تا دوازده سالگی به مدرسه برود.
در این قسمت، همان بخش ایدهآل برای نویسنده شدن از راه میرسد. دیکنز جوان برای درآمدزایی مجبور میشود درس و تحصیل را رها کند و راهی کارخانه واکسسازی بشود، تجربهای که اگر صادق باشیم، کمتر نویسندهای به آن دست پیدا کرده است.
همین تجربهها در کنار سقوط مالی خانواده از عرش به فرش، زمینه نگارش بسیاری از رمانهای او از جمله دوریت کوچولو، دیوید کاپرفیلد و ... شد.
چند سال بعد دیکنز دوباره به مدرسه رفت و کمی بعد به عنوان دستیار حقوقی و نویسنده، در بسیار از دادگاهها حاضر شد. او وظیفه داشت گزارش روند دادرسی را برای روزنامه بنویسد. در همین نقطه پای وکلا و ماجراهای حقوقی به قصههایش باز شد.
دیکنز جوان یک عشق نافرجام را هم به خاطر فقر تجربه کرد. همین تجربه زیسته دستمایه نگارش کاراکتری در ماجراهای دیوید کاپرفیلد شد.
سرانجام دیکنز توانست با زنی در سطح اجتماعی خودش ازدواج کند و البته تولد ده فرزندش هم تاثیری بر سرعت قلمش نگذاشت!
او در میانه زندگی و تجربههای مختلفش، بازدیدش از مناطق روستایی لندن و سفرهای بیشمارش به شهرهای مختلف، داستانهای متفاوتی نوشت که در هر یک از آنها به نقد موقعیت اجتماعی، سیاسی و بازگو کردن حقایق انسانی میپرداخت.
دیکنز چگونه قصه میگفت؟
چارلز دیکنز طرفدار یک تئوری معروف بود: «عاقبت، خوبی بر بدی پیروز میشود!» طرف خیر هم میتوانست پسرکی یتیم باشد که ناگهان مشخص میشود خانوادهای ثروتمند دارد (دیوید کاپرفیلد) یا پسرکی معصوم که به لطف نجات یک زندانی، ناگهان سر از لندن و زندگی اشرافی در میآورد و به تدریج به بلوغ فکری میرسد. (آرزوهای بزرگ)
اما دیکنز برای نشاندادن زیر و بم این درس، از یک روش آسان کمک گرفت: قصهگویی!
او بر خلاف بسیاری از داستانپردازان به سراغ فلسفهبافیهای سخت نرفت؛ کاراکترهای دست نیافتنی را انتخاب نکرد و نهایت تلاشش را کرد تا همگام با جریان زندگی، درسهای اخلاقیاش را پیش روی مخاطبان بگذارد.
دیکنز با ماجرای قمار، فقر و کودکان کار به خوبی آشنا بود. اما قرار نبود زندگی سیاه و تباه را به شکلی دردآور به مخاطب نشان دهد. پس از طنز کمک گرفت. یکی دو کاراکتر مکمل با شوخیهای بهموقع توانستند داستانهای دیکنز را از فضای سیاهی که ترسیم میکرد، نجات دهند.
از طرف دیگر، دیکنز به سیاستهای کلی دولت معترض بود. بارها به شروع جنگ کریمه اعتراض کرد و به روند اداریای که خود روزی بخشی از آن بود، انتقاد داشت.
او در قالب کلمات و از دریچه زندگی کاراکترهای داستانهایش، نوری بر تمام این کاستیها و دلخوریها تاباند. مثلا در داستان دوریت کوچولو به روند اداری، تاثیر طبقات اجتماعی بی پایه و ... اشاره میکند.
در الیورتوییست بهسراغ کودکان کار میرود و از همان طنز معروف و پردازش شخصیت مکمل غافل نمیشود. به شکلی که فاگین پیر، هنوز هم نمادی از شخصیتهای فقیر و استثمارگر است که به موقع بلد است با چربزبانی کارش را پیش ببرد.
از مغازه عتیقه فروشی تا روزگار سخت؛ نگاهی به آثار دیکنز
دیکنز خالق بیش از هزار کاراکتر است. از استلا در آرزوهای بزرگ تا سام ولر در نامههای پیکویک. اما هیچ یک از کاراکترها بدون جهان داستانیشان چندان معروف نمیشدند. پس در این بخش با هم به دنیای شش داستان معروف دیکنز سفر میکنیم.
1. نامههای پیک ویک
این مجموعه اولین داستان چارلز دیکنز است. اما دیکنز کاملا تصادفی در جریان نگارش این مجموعه قرار گرفت. داستان از این قرار بود که انتشارات چپمن و هال در سال 1836 مجموعه داستانی مصور را به شکل سریالی چاپ میکنند. اما تصویرگر اصلی مجموعه بعد از چند ماه همکاری خودکشی میکند!
دیکنز پیشنهاد میدهد برای حفظ سود مجموعه، از حجم تصویرگریها کم بشود تا بتوانند کار را با یک نقاش آماتور هم پیش ببرند و درعوض حجم داستان مجموعه بیشتر بشود.
به این ترتیب اولین کار دیکنز متولد شد. مجموعهای که بسیاری آن را یک سفر دن کیشوتوار در انگلیس قرن نوزدهم توصیف میکنند.
داستان کتاب هم نسبتا سرراست است. چند دوست شروع به سفر در انگلستان میکنند و ماجراجوییها و تجربههایشان را در قالب نامه و یادداشت منتشر میکنند.
داستان از نظر پرداخت به جزییات، نگاه صریح به کمبودهای سیستم زندگی در آن دوران و طنز بهجای دیکنز یکی از آثار مثالزدنی عصر خودش است.
خرید کتاب The Pickwick Papers
2. مغازه عتیقه فروشی
هنوز هم اگر قرار باشد لیستی از ده شخصیت معصوم و کوچک در دنیای ادبیات آماده کنیم؛ بدون تردید نل کوچولو، جایی در آن دارد. نل همراه پدربزرگش از دست عدهای شرور فرار میکرد. پدربزرگ او که تمام زندگیاش از جمله نوه خود را در مسابقه باخته بود؛ حالا باید از دست آقای کیپ و عوامل او فرار کند.
دیکنز چنان کیپ را شرور و تاریک تصویر کرده بود که با شنیدن اسمش حتما مردی کوتاه قد و گوژپشت در ذهن ما نقش میبندد که عادت داشت تخم مرغ را درسته و با پوست ببلعد!
داستان روایت کلی سفر و فرار است. بنابراین دیکنز از دایره امنش یعنی روایت در دل مهمانیها و آپارتمانها رها شده و قصهای پرفراز و نشیب و جادهای را به مخاطب پیشکش میکند.
پایان داستان مغازه عتیقه فروش، یکی از پایانهای تلخ عالم ادبیات است که باعث شد بسیاری از خوانندگان آثار دیکنز تا مدتها داستانهای او را تحریم کنند.
خرید کتاب The Old Curiosity Shop
3. دامبی و پسر
دیکنز بعد از نگارش چند رمان به شدت عامپسند، دوست داشت نگاه منتقدان را نیز به خود جلب کند؛ بنابراین به سراغ نگارش رمان دامبی و پسر رفت. رمانی که نسبت به کارهای اول دیکنز، ریتمی کند دارد. فضای آن کمی تلختر است و شخصیتپردازی و نگاه نقادانه و روانشناسانه به کاراکترها و اعمالشان در آن جاری است.
دامبی و پسران قصه گذشتن از عقاید اولیه است. عقاید پوچی مثل ارزشمندتر بودن فرزند پسر!
این داستان بعد از قصه مغازه عتیقه فروشی، یکی از برترین صحنههای مرگ را از نظر توصیف جزییات دارد و بار دیگر نشان میدهد که یک نویسنده خوب چطور میتواند با قلمش، عمیقترین دردها را در وجود خواننده برانگیزد.
خرید کتاب Dombey and Son
4. دیوید کاپرفیلد
شناختهشدهترین اثر دیکنز که باعث شد کافکا و ویرجینیا وولف لب به تحسین بگشایند. این اثر به نوعی بیوگرافی خود دیکنز است. همان طنز محبوب او را دارد و درعین حال بعد از گذر دیوید از کودکی به بزرگسالی داستان کمی از روایت جذاب خود فاصله میگیرد.
بسیاری معتقدند این حرکت دیکنز و تغییر روایت هم عمدی است و او میخواسته با این روش، کسلکننده بودن دنیای بزرگسالی را نشان دهد.
یکی از ده کاراکتر برتر خلق شده توسط دیکنز، یعنی آقا میکابر در این کتاب، خودی نشان میدهد. آقای میکابر مردی سادهلوح و درعین حال خوش قلب است که چندان اعتقادی به کار و تلاش ندارد؛ در عوض منتظر نشسته تا بلکه در گردش روزگار اوضاع خودبهخود درست شود!
آقای میکابر حتی به فقر و بدبختی هم خوشامد میگوید و به محض شروع مصیبتی جدید میگوید: «خوش آمدی ای فقر! ای بدبختی! ای گدایی و ای روزهای پرالتهاب!»
خرید کتاب David Copperfield
5. کتاب خانه متروک
روند بررسی یک پرونده ساده چطور میتواند یک خانواده را به خاک سیاه بنشاند؟ سیستم دادرسی کُند چگونه میتواند طورمار یک فرد را در هم بپیچد؟ دیکنز در کتاب خانه متروک یا خانه قانونزده به دنبال یافتن پاسخ این سوالات است. او تلاش میکند تجربههای خود از حضور در دادگاهها را با نگاه منتقدانه یک نویسنده در هم آمیزد و بعد با روایتی جزئی و نفسگیر، از خانوادهای بگوید که اسیر سیستم پیچیده قضایی و وکلای فرصت طلب شدند.
این کتاب یکی از پختهترین و کاملترین آثا دیکنز از نظر نقد اجتماعی، بسط روایت و شخصیتپردازی است. بسیاری معتقدند که تنفر و نگاه بدبینانه مردم انگلیس نسبت به وکلا ریشه در این کتاب دارد.
خرید کتاب Bleak House
6. روزگار سخت
داستان کتاب در انگلیس اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست میگذرد. انقلاب صنعتی به اوج خود رسیده اما جامعه همان جامعه طبقاتی عصر ویکتوریاست که ثروت در دست اقلیتی کارخانهدار محصور است و سایر افراد و طبقه کارگر، بخشی از چرخدندههای کارخانه هستند.
دیکنز برای نگارش این کتاب به بخشهای صنعتی انگلیس سفر کرد و از نزدیک با شرایط زندگی طبقه کارگر روبهرو شد. سپس آن دیدهها و نقدهای خود را در قالب زندگی دو فرد از دو طبقه اجتماعی متفاوت بیان کرد. به این ترتیب او میتوانست با آزادی عمل کامل به نقد شیوههای زندگی هر دو طبقه بپردازد و بدون کم کردن بار درام قصه برای بهبود وضعیت جامعهای که در آن میزیست، تلاش کند.
خرید کتاب Hard Times
حرف آخر؛ داستان مردی که خوب قصه میگفت
«روزگار، روزگار نیکی بود و روزگار شوربختی، فصل نور بود و فصل تاریکی، بهار امید بود و ناامیدی.»
کتاب داستان دو شهر دیکنز با چنین جمله درخشانی شروع میشود. داستانی که به خوبی به ماجرای انقلاب میپردازد و دیکنز نشان میدهد جز خلق شخصیتهایی جذاب و بذلهگو در دل داستانهای عامهپسند، میتواند عبارتها و کلمهها را به بهترین شکل کنار هم بچیند و داستانی ناب تحویل بدهد.
دیکنز بعد از خلق هزاران شخصیت و اضافه کردن مناسبتها و جزییاتی به فرهنگ عامه، مثل زنده کردن مراسم کریسمس و عید پاک، سرانجام در سال 1870 درگذشت و به همه نشان داد کلمهها سلاحی قدرتمند برای نجات، تغییر و انتقاد هستند.