معرفی و بررسی کتاب معروف بیندیشید و ثروتمند شوید Think And Grow Rich نوشته ناپلئون هیل Napoleon Hill
کتاب Think And Grow Rich نوشته ناپلئون هیل
سال 1908 جوان خبرنگار و جویای نامی به نام "ناپلئون هیل" فرصتی تکرار نشدنی به دست آورد، مصاحبه با "اندرو کارنگی" غول بزرگ صنعت فولاد و یکی از ثروتمندترین افراد روی کره زمین. "هیل" می دانست که "کارنگی" به عنوان یک مهاجر به این کشور آمد و در دوران کودکی با فقر مطلق دست و پنجه نرم کرده است، اما سوالی که ذهن پسر جوان را به شدت درگیر کرده این بود که چگونه فردی با این مشکلات به چنین موفقیت و ثروتی دست می یابد؟ به همین دلیل در هنگام مصاحبه نفس عمیقی کشید پرسید:
"جناب کارنگی، شما به عنوان یک مهاجر به این کشور آمدید و در دوران اولیه زندگی فقر را لمس کرده اید، اما حالا...واو، شاید بشه گفت شما یکی از ثروتمندترین افراد تاریخ هستید! چطور توانستید به همچین جایگاهی برسید؟ راز شما چیست؟"
"اندرو کارنگی" با شنیدن این جمله پیپش را دهانش بیرون آورد، خنده بلندی سر داد و از روی صندلی اش بلند شد و چند قدم به سمت جوان آمد و در حالی که همچنان لبخند بر لبش داشت با همان چهره پیر اما محکم وابروهای سفید دست راستش را بر روی شانه جوان گذاشت و گفت:
"پسر جان، می خواهم بدانی که افراد ثروتمند و موفق هیچ رازی خاصی ندارد بلکه فقط اصولی را رعایت می کنند که در نهایت به موفقیت و ثروت خطم می شود..."
پسر جوان بدون اینکه پلک بزند چشم در چشمان پیرمرد دوخته بود
"می خواهم از تو درخواستی کنم، آیا حاضر هستی کل زندگیت را صرف پی بردن به اسرار و راز هایی بکنی که به موفقیت های بزرگی رسیده اند؟ و این فرمول و اصول را با تمام دنیا به اشتراک بگذاری؟ تا به همه فرصتی برابر در به دست آوردن رویاهایشان بدهی؟"
جوانک در حالی که تقریبا خشکش زده بود چند ثانیه ای خاموش ماند ولی پس از مدتی مِن مِن کنان زیر لب گفت: "ب.. ب.. بله"
"اندرو کارنگی" با صدای بلند پرسید: "صدایت را نشنیدم!"
جوان اینبار نفسی عمیقی کشید با صدای رسا و با اعتماد به نفس گفت: "بله!"
و اینگونه "ناپلئون هیل" جوان سفر بیست و پنج ساله خارق العاده ای آغاز کرد که به مصاحبه با بسیاری از افراد شگفت انگیز و موفق از جمله "توماس ادیسون"، "مری پیکفورد"، "برادران رایت"، "الکساندر گراهام بل"، "گولیلمو مارکونی"، "هلن کلر" و بسیاری از افراد موفق دیگر ختم شد.
در سال 1937 نتایج این مصاحبه ها و تمام کارهایش در کتابی به نام "بیندیشید و ثروتمند شوید" جاودانه شد. "هیل" عادات آنها را تحت مطالعه قرار داد و پس مدت ها توانست اصول خارق العاده ای را از میان افکار تمامی این افراد خارق العاده استخراج کند. این اصول در 15 فصل در کتاب آورده شده که به همه این فرصت فوق العاده را می دهد تا با این قوانین آشنا شده و علم موفقیت را بیش از پیش فرا گیرید. در این کتاب "هیل" به خوانندگانش نشان می دهد که چگونه افراد علارغم شرایط نامطلوب زندگی خود به موفقیت رسیده اند. آنها توانایی و قابلیتی از خود نشان دادند که در ورای سن، نژاد، تحصیلات، جنسیت، شرایط مالی یا هر گونه ناملایمتی دیگری حرکت کرده است.
به مدت هشتاد سال بعد از چاپ این کتاب تا به امروز این کتاب بیش از یکصد میلیون نسخه فروش داشته است و در لیست پرفروش ترین کتاب های تاریخ قرار گرفته است!
"This is the best single book on personal success ever written; it made me a millionaire—starting from nothing."
Brian Tracy
اگر بخواهیم در یک پاراگراف جان مایه این کتاب را بنویسیم چنین پاراگرافی مناسب خواهد بود:
همانگونه که از عنوان کتاب مشخص است، افکار اولین قدم در رسیدن به ثروت واقعی هستند. ثروت حالتی ذهنی است و اگر میخواهیم ثروتمند باشیم در ابتدا باید افکارمان را تغییر دهیم تا تبدیل به حالتی شویم که "ناپلئون هیل" آن را money conscious می نامد. او می گوید باید به معنای واقعی کامه در تمامی ابعاد خود را غنی کرد، در ثروت، خوشحالی، روابط و بیزینس مان و اولین قدم در این راه تغییر افکار است.
او در این کتاب به ما می آموزد که افکارمان را غنی کرده و با کنترل ذهن و افکارمان به معنای واقعی کلمه ثروتمند شویم.
"ناپلئون هیل" سینزده اصل را به ما می آموزد که چگونه بینیدشیم و ثروتمند شویم
اصل اول: اشتیاق، نه امید و نه آرزو بلکه یک اشتیاق آتشین و قوی
Have a burning desire to accomplish one major definite purpose
Napoleon Hill
در قدم اول "هیل" ما می آموزد 1_ رقمی مشخص را در ذهن خود آماده کنیم 2_ زمان شروع به دست آوردن پول برای خواسته مان را مشخص کنیم 3_ زمانی دقیق و نهایی برای به دست آوردن پول مشخص کنیم 4_ برنامه ای طراحی کنیم تا خواسته هایمان را به عمل وارد کند 5_میزان پول و زمانی که در مدت آن باید پول به دست شما برسد را یادداشت کنید 6_ جمله میزان پول و زمان آن را روزی دوبار بلند تکرار کنیم، طوری که گویا همین الان صاحل آن شده ایم.
اصل دوم: ایمان
ایمان باوری محکم و اعتقادی راسخ است. ایمان حالتی ذهنی است که با تایید و تکرار به ذهن ناخودآگاه منتقل شده و بخشی از ذهن شخص می شود. با ایمان است که می توان هر غیر ممکنی را تبدیل به ممکن کرد و هر شکستی را تبدیل به پیروزی. ایمان است که به ما می آموزد می توان قله هایی را فتح کرد که تا کنون برای بسیاری فقط تخیل بوده است.
اصل سوم: تلقین، راه نفوذ بر ذھن ناخودآگاه
با استفاده از قدم های قبلی یعنی ایمان و اشتیاق می توان پلی میان ذهن ناخودآگاه و خودآگاه زد و از این طریق ذهن ناخودآگاه را که در اصل مرکز اصلی رفتار، افکار، اعمال است تغییر داد تا از این طریق نحوه زندگی و درآمدمان را تغییر داد. فراموش نکنید که برای تغییر ذهن ناخودآگاه افکاری که با عواطف و احساسات شدید گره خورده باشند قدرتمند ترین گزینه خواهند بود.
اصل چهارم: دانش تخصصی
اگر ده شغل بلد باشید و از هرکدام بتوانید ساعتی ده دلار درآمد کسب کنید بهتر است یا اینکه یک شغل داشته باشید و بتوانید ساعتی یک صد دلار درآمد کسب کنید؟ یک جراح در هر ساعت درآمدی بیشتر از یک عقل کل که فقط در چندین زمینه اطلاعاتی کلی دارد کسب می کند. پس داشتن دانش تخصصی در زمینه تخصصی قطعا به موفقیت بیشتری می انجامد
اصل پنجم: تخیل
هرچیزی را که انسان بتواند خیال کند، پس می تواند ایجاد کند. قدرت تخیل برای تبدیل اشتیاق به نتایج واقعی عنصری حیاتی است. می توان از این قدرت نامحدود برای اهدافمان بهره بجوییم. بدون شک برادران رایت قبل از اینکه با هواپیمای خود پرواز کنند، هزاران بار در خیال و تصور خود توانستند به آسمان صعود کنند و اینگونه قدرت تخیل به کمک آنها آمده است.
اصل ششم: برنامه سازماندهی شده
اگر قصد ثروتمند شدن دارید حتما باید برنامه ای داشته باشید. چهار نکته ای که در این زمینه راه گشا خواهد بود: 1_ ایجاد گروهی خلاق 2_ تصمیم بگیرید چه چیزی به گروه خلاق خود برای کار با شما پیشنهاد کنید 3- با اعضای تیمتان حداقل دوبار در هفته ملاقات کنید 4_ با اعضای گروه هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کنید
این چهار مورد به شما کمک می کند که برنامه خود را از برنامه به عمل تبدیل کنید. اگر برنامه شما شکست خورد، سریعا اون رو با برنامه جدید جایگزین کنید.
اصل هفتم: تصمیم گیری
افرادی که یکبار شکست می خورند سریعا تحت تاثیر نظرات بقیه قرار می گیرند. دوستان و خانواده معمولا اولین کسانی هستند که چنین اثری روی شما می گذارند. باید فرا بگیرید که اگر تصمیمی مهم می گیرید باید سریعا آن را عملی کنید و خیلی دیر آن را تغییر دهید.
اصل هشت: پافشاری
تنها صحبتی که میشه کرد این است که افراد غنی و پولدار بی نهایت بر روی هدف و آرزیوشان پافشاری می کنند. هر چقدر اشتیاق شما بیشتر باشد پافشاری شما نیز بیشتر خواهد بود. به مانند سرهنگ ساندرس موسس رستوران های زنجیره ای KFC باشیدکه 1009 بار شکست خورد تا بلاخره موفق شد.
Without persistence, you will be defeated, even before you start. With persistence, you will win.
Napoleon Hill
اصل نهم: قدرت همکاران
به طور کلی Mastermind را می توان هماهنگی ،همکاری، دانش و تلاش گروهی از افراد با روحیه همکاری در جهت به دست آوردن یک هدف مشخص تعریف کرد. بزرگترین قدرت همکاری چند نفره قدرت هم نیروزایی است، قدرتی که ثابت می کند ذهن هایی که در یک گروه مورد استفاده قرار می گیرد عملکردی چندین برابری را خواهد داشت.
اصل دهم: احساس جنسی
"قدرت جنسی را در انسان یا در حیوان از بین ببرید تا یک منبع قدرتمند را از بین ببرید."
تمایلات جنسی یکی از قدرتمند ترین نیاز ها در نوع بشر است. افرادی که به سمت تمایل جنسی کشیده می شوند دارای قدرت تخیل،شجاعت، اراده،پایداری و قدرت خلاقیت عجیبی می شوند. گاهی اوقات این قدرت می تواند نیروی قدرتمند در ایجاد تغییرات مهم باشد
اصل یازدهم: ذهن ناخودآگاه
عواطف مثبت و منفی همزمان نمی تواند ذهن را درگیر کند. یا مثبت یا منفی. این وظیفه شماست تا مطمئن شوید عواطف مثبت بر عواطف منفی غلبه کرده و آنها را از بین می برند. هفت احساس مثبت و قدرتمند عبارتند از: اشتیاق، ایمان، عشق، رابطه جنسی، شور، عواطف احساسی و امید. "هیل" ما را در این فصل تشویق می کند تا این عواطف را به صورت مثبت در زندگیمان اعمال کنیم.
اصل دوازدهم: مغز
ذهن برتر و هوش بی نهایتی در جهان وجود دارد که همه انسان ها می توانند از آن بهره ببند. تنها راه ممکن فرستادن امواج مناسب با فرکانس صحیح از ذهن ماست. اگر بتوانیم هر آنچا باور داریم را طریق تجسمات خلاقانه به ذهن و مغزمان برسانیم این تصاویر کم کم می توانند به واقعیتی غیر قابل انکار تبدیل شوند.
اصل سینزدهم: حس ششم
در این مرحله شما به شهودی عمیق می رسید، شهودی که به شما اجازه می دهد اصول را که نیاز به تغییر دارد را به ذهن ناخودآگاه بفرستید. ذهن ناخودآگاه شما محل ارتباط شما با جهان خرد لایتنهایی هستی است. زمانی که به ذهن ناخودآگاه متصل می شویم، از طریق این ذهن می توانیم به خرد بی نهایت متصل شویم که می توانیم جواب سوالاتمان را از طریق عواطف به ما برسند، پس نباید نادیده گرفته شوند.
بدون شک این کتاب یکی از 10 کتاب برتر نوشته شده در زمینه موفقیت شخصی و بیزینس است. اگر چه کتاب در سال 1937 منتشر شده اما اصولی که "ناپلئون هیل" در این کتاب آورده است فراتر از زمان هستند و در هر زمانی می توانند باعث موفقیت، کامیابی و ثروت شوند. حتی با گذشت 80 سال از انتشار این کتاب باز هم این اثر به فروش خود ادامه داده و همچنان تجدید چاپ می شود!
اولین و شاید بتوان گفت مهمترین نکته ای که حتی در جلد کتاب عنوان شده است قدرت افکار در تبدیل شدن به یک فرد غنی در تمامی ابعاد است. "بیندیشید و ثروتمند شوید" یعنی در مرحله اول باید افکارتان را غنی کنید، باید افکار و سپس اعمال و عاداتان را به گونه ای به کار ببرید که شمار ا به ثروتی عظیم هدایت کند.
پس از نشان دادن قدرت افکار "هیل" با استفاده از ابزار مختلف به شما می آموزد که از ابزار هایی مانند اشتیاق، امید و پافشاری برای رسیدن به افکار مد نظرمان استفاده کنیم. او داستان های مختلفی از انسان های خارق العاده را مثال می زدند تا مسیر را بیش از پیش مشخص کند.
سه نکته ارزشمندی که می توان به آنها اشاره کرد در این کتاب این موراد هستند:
1_ اگر واقعا تشنه چیزی هستید پس برنامه ای برای دستیابی اش بچینید و با تمام وجود برای به دست آوردنش تلاش کنید، اجازه ندهید چیزی در این مسیر شما را متوقف کند.
2_ یک نگاه مثبت به همه چیز می تواند راه گشای بسیاری از مشکلات باشد
3_ داشتن گروهی از اندیشمندان در کنار شما و استفاده از نصیحت های آنها می تواند به شما در مسیر رسیدن به اهدافتان به شدت کمک کند.
در این کتاب "هیل" مشخصا درباره داشتن اشتیاق بارها صحبت می کند و در میان داستان های مختلف آن را بازگو می کند. اما با تمام صحبت هایش در مورد داشتن اشتیاق سوزان همواره گوش زد می کند که بدون داشتن برنامه ای مشخص و دانشی تخصصی رسیدن به هدف ممکن نیست. عملا این اشتیاق در این کتاب به صورت ابزاری جلو برنده یاد عنوان می شود اما قطعا به ابزارهای دیگری نیز نیاز است.
در مجموع این کتاب جزء کتاب های است که هر علاقمندی در زمینه موفقیت، تجارت و ثروت باید آن را مطالعه کرده باشد. این کتاب تقریبا توسط تمام کارآفرینان و مربیان موفق پیشنهاد شده و قطعا مطالعه آن می تواند تاثیر شگرفی در زندگی شما داشته باشد.