بازی هایی که از روی رمان ساخته شدند

امروزه مرز و رابطه میان صنعت فیلم و بازی سازی با ادبیات بسیار باریک تر از هر زمان دیگر است. هر سال فیلم های بسیاری بر اساس رمان های سرشناس در سبک های گوناگون ساخته می شود و موفقیت های بزرگی را به ارمغان می اورد. در حقیقت، اقتباس های سینمایی از روی رمان های تجاری و ادبی به یک سنت تبدیل شده که فروش و موفقیت کتاب را برای اثر سینمایی تا حد زیادی تضمین می کند. اما بد نیست بدانید که پس از صنعت فیلم سازی، صنعت بازی سازی دومین صنعت پول ساز و سودآور است. صنعت بازی سازی نیز با پیشرفت فن اوری و عصر الکترونیک به کل مورد تحول قرار گرفته و از استاندارد بالایی برخودار است که طرفداران آن را به جرات می توان با صنعت فیلم سازی مقایسه کرد. صنعتی که از حیث داستان پردازی، پویایی و جلوه های ویژه گاه با اثار سینمایی برابری می کنند.

اکنون با وجود چنین بازار رقابتی مهم و داغ، چرا صنعت بازی سازی نباید چنین رویه موفق و ازموده شده ای را در پیش گیرد ؟

در این مقاله به معرفی چند بازی بسیار موفق و سرشناس می پردازیم که رمان های پر فروش و برجسته الهام بخش ساخت آن ها بوده است.

بازی Bishock

 جامعه غرق شده!

نظام و فلسفه عینی گرایی کتاب بیوشاک اثر ایان راند در همه جای بازی به چشم می خورد. در این جهان شاهد جامعه ای ممتاز هستیم که به ظاهر خود را از جهان بی تفاوت و بی روح پیرامون جدا ساخته است. با این حال، در حالی که جهان نخست فردگرايي و سرمايه داری و انزواطلبی را تبلیغ می کند، جهان دوم به شدت چنین عقایدی را به باد انتقاد می گیرد.

وقتی بازیکنان شهر زیر آّب راپچر را کشف می کنند، آنها در حقیقت جهانی را می یابند که توسط آزمایش های خودخواهانه و خودکامگی بی حد و حصر سودجویان، جامعه را به سمت انزوا و نابودی کشانده است. بازی و کتاب بیوشاک به کشف و واکاوی چشم انداز و نگرش و عقاید راند می پردازد، نه توصیف و تشریح بهره وری و شکوفایی جوامع و یک نوآوری خیره کننده در جهت منافع مشترک خیر. در واقع، بازی اقتباس بسیار نزدیکی است از اثر پربار و فلسفی راند که در آن جامعه ای را شاهد هستیم که آن چنان بر فرد گرایی متمرکز است که گویی خود را زنده زنده می بلعد.

بازی Assassin's creed

بر فراز آشیانه عقاب!

کتاب الموت اثر ولادیمیر بارتول، تصویری بحث برانگیز و گاه اغراق امیز از فرقه حشاشین را نشان می دهد. حشاشین گروهی جنگجو بودند که توسط حسن صباح در قزوین امروزی رهبری می­ شدند. آن ها آشیانه خود را بر فراز کوهی بلند با نام قلعه الموت (به معنی اشیانه عقاب) بنا کردند، داستان این گروه و اتفاقاتی که در قرون وسطی رخ می دهد، الهام بخش ساخت بازی فرقه آدمکش ها بوده است. حشاشین، گروهی از اسماعیلیان نزاری بود که خود فرقه ای در اسلام محسوب می شدند و در قرن یازدهم با قدرت امپراطوری وقت ایران، سلجوقیان به مخالفت و نبرد می پرداختند.

در کتاب الموت چهره اغراق امیزی از حشاشین ترسیم شده که در آن جنگجویان با استفاده از مواد مخدر به پیروی و انجام فرامین وا دار می شدند. این در حالی است که بازی یک رویکرد متفاوت را در پیش می گیرد؛ یعنی افراد این فرقه به عنوان یک نیروی خوب نشان داده شده که وفاداری آن ها از فریب و مواد مخدر سر چشمه نمی گیرد، بلکه از تعهد به یک عقیده و باور نشات می گیرد.

صحنه ای که شخصیت اصلی بازی الطایر از یک برج به پایین می پرد، ایده ان به طور مستقیم از رمان گرفته شده است، همانطور که شعار این فرقه: "هیچ چیز واقعی نیست؛ همه چیز مجاز است"، با کمی تغییر از شعار اصلی کتاب الهام گرفته شده است: "هیچ چیز یک واقعیت مطلق نیست؛ همه چیز مجاز است".

بازی The Witcher

میراث لهستان!

بازی ویچر یکی از بازی هایی است که ایده و شالوده اصلی آن به طور خیلی نزدیک از روی کتاب اصلی آن نوشته آندره ساپکوفسکی الهام گرفته شده است، اما باز هم چنین اقتباس نزدیکی کاملا منطبق بر نسخه ادبی آن نیست. هر دو اثر ماجراهای گرالت ریویایی، یک ویچر (شکارچی هیولا) را در یک محیط فوق العاده و کم نظیر بر اساس اساطیر لهستان دنبال می کند.

اگرچه ساپکوفسکی بسیار در لهستان شناخته شده و مورد ستایش و تمجید همگان است، اما کتاب های ویچر تا سال 2007، یعنی درست سال انتشار نسخه اول بازی، به زبان انگلیسی ترجمه نشده بود. از آنجایی که نسخه شماره سوم ویچر توجه و تعهد زیادی نسبت به داستان سرایی فوق العاده در دوره قرون وسطی و سبک جهان باز نشان داده است، اما جای تعجب نیست که بازی بازان برای سیر کردن در و تجربه چنین جهان پهناوری به سری کتاب های آن نیز روی آورده اند.

سری کتاب های ویچر آنقدر از اهمیت بسیاری برخوردار است که در سال 2011 رئیس جمهور لهستان نسخه ای از این کتاب را به باراک اوباما هدیه داد!

بازی Rainbow six siege

آمریکا، آمریکا!

سری کتاب های رینبو سیکس نوشته تام کلنسی در سال 1998 منتشر شد. تاکنون بازی های بسیار موفق و پر فروشی توسط استودیوی یوبی سافت از این عنوان ساخته شده است. رینبو سیکس درباره یک گروه ضد تروریستی است که اعضای ان را افرادی از نقاط مختلف جهان و البته بیشتر آمریکا و انگلیس تشکیل داده است.

این مجموعه به عنوان سبک تیرانداز تاکتیکی شناخته شده و بازی بازان باید با استفاده از استراتژی های نظامی دست به حملات تاکتیکی و ضربتی بزنند. بازی مانند رمان، محوریت جنایی و نظامی داشته که آن را از بسیاری از بازی های دیگر متمایز می کند. بازی رینبو سیکس درست همانند رمان، به جای این که بر روی دست اورد فردی متمرکز شود، بر روی کار گروهی استوار است.

بازی 2033 Metro

هم اینک آخرالزمان، روسیه!

وقایع کتاب مترو 2033 اثر دیمیتری گلوکوفسکی در فضای آخرالزمانی مسکو جریان دارد، جایی که آخرین بازماندگان بشریت در بقایای زیرزمینی مترو ها زندگی می کنند. تحت حاکمیت و رهبری وحشیانه جناح های سودجو، مردم باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا بتوانند در این جهان وحشی زنده بمانند. همانند رمان، در بازی مترو نیز خط داستانی عمدتا یکسان است، اما زمانی که به انجام بازی می پردازید، بیشتر داستان رنگ و بوی وحشت و بقا به خود می گیرد تا این که صرفا اثری علمی تخیلی را به شما ارائه کند.

علارغم تفاوت میان حوادث بازی و رمان، کلیت و درون مایه اصلی داستان و ارتباط جهان کتاب و بازی را می توان به روشنی مشاهده کرد. اقتباس موفق صورت گرفته از این اثر خواندنی، باعث شده است که شیوه روایت بازی عناصر وحشت و بقای رمان را برجسته تر سازد. بی تردید، این ویژگی ها برای کسانی که دوست دار ژانر وحشت و بقا هستند، می تواند بسیار جذاب و مهیج باشد.

بازی Spec Ops: The Line

دل تاریک جنگ!

اگر چه بازی های ویدئویی اغلب از نظر خشونت مورد انتقاد قرار می گیرند، اما بازی هایی نیز وجود دارند که این هنجارها را تحلیل و نقد می کنند. یکی از این بازی ها "Spec Ops: The Line" است که به بررسی اخلاقیات ناخوشایند و خشونت و تلفات جنگی می پردازد. این بازی از رمان دل تاریکی نوشته جوزف کنرد به عنوان یک مرجع اصلی برای ایده پردازی و روایت داستان بهره برده است. درست شبیه فیلم  اکنون آخرالزمان که از رویدادهای کتاب دل تاریکی به گونه ای متفاوت بهره برده است، این بازی نیز از محتوای این رمان در فضا و محیط دیگری استفاده کرده است؛ داستان این بازی در خاورمیانه جریان دارد.

شخصیت اصلی شرور بازی فردی به نام جان کنرد است. این نام ترکیبی است از نام جوزف کنرد، نویسنده دل تاریکی و کرتز، آنتاگونیست اصلی کتاب. همان طور که بازی باز به انجام بازی می پردازد، شاهد تحلیل و زوال ذهنی شخصیت اصلی خواهد بود، و همچنین به روشنی تاثیر خشونت و شرایط جنگ را از بعد ذهنی و جسمی به چشم خود خواهد دید.