اصطلاحات انگلیسی مرتبط با بیماری و پزشکی برای مواقع اورژانسی
تصور کنید در یک کشور خارجی هستید و برای تمام روز، برنامههای مختلفی در نظر دارید که ناگهان یک سردرد شدید به سراغتان میآید. آنقدر شدید که هیچ قرص مسکنی از پس آن بر نمیآید؛ یا شاید هم ناگهان دلدرد بگیرید و تمام برنامههایتان بههم بخورد. در این شرایط، بهترین کار این است که خیلی زود به یک پزشک مراجعه کنید تا از برنامههای خود عقب نیفتید و از ادامه سفر بیشتر لذت ببرید. ما در این مقاله میخواهیم اصطلاحات انگلیسی مرتبط با بیماری و پزشکی را به شما معرفی کنیم تا در چنین شرایطی، راحتتر مشکلتان را توضیح دهید و نیازتان را برطرف کنید.
یاد گرفتن اصطلاحات عجیب و غریب پزشکی
دقت کردهاید که اصطلاحات پزشکی چقدر بهنظر ما عجیبوغریب هستند؟ وقتی چند پزشک راجعبه یک بیمار صحبت میکنند، اصطلاحاتی را بهکار میبرند که فقط خودشان از آن سر در میآورند. شاید فکر کنید وقتی دو پزشک درباره (Borborygmus) «بُربُریگموس» حرف میزنند، منظورشان یک بیماری عجیب و نادر است؛ درحالیکه این اصطلاح بهمعنی «غرغر شکم» است!
حتی بسیاری از بومیان انگلیسی زبان هم، معنی اصطلاحات پزشکی را درک نمیکنند. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا شما را با چند نمونه از پرکاربردترین اصطلاحات در این زمینه آشنا کنیم و معنی آنها را بگوییم.
اصطلاحات پرکاربرد برای رفتن به مطب دکتر
حالا تصور کنید که وارد مطب دکتر شدهاید و میخواهید با پزشک مورد نظرتان درباره بیماری و مشکلات خود صحبت کنید. در چنین شرایطی نیاز دارید تا رایج ترین لغات و عبارات انگلیسی در زمینه پزشکی را بشناسید که ما در ادامه تعدادی از آنها را معرفی کردهایم.
- examine a patient: معاینه کردن بیمار
- go to see a doctor: پیش دکتر رفتن
- feel ill/ feel sick: بیمار بودن، حال نداشتن
- feel weak: احساس ضعف داشتن
- come down with a cold: مبتلا به سرماخوردگی شدن
- be in bed with a cold: بهخاطر سرماخوردگی در رختخواب افتادن
- take/ feel your pulse: گرفتن نبض
- feel queasy: حالت تهوع داشتن
- feel like throwing up: احساس بالا آوردن
- have a fever/temperature: تب داشتن
- have a slight fever/temperature: تب خفیفی داشتن
- have a runny nose: آبریزش بینی داشتن
- feel dizzy: سرگیجه داشتن
- (have the flu (influenza: آنفولانزا داشتن
- Cough: سرفه، سرفه کردن
- have a black eye: کبودی پای چشم
- have a lump: ورم داشتن
- burn / cut a finger: سوختن/ بریدن انگشت
- be allergic to antibiotics: آلرژی داشتن به آنتی بیوتیک
- have a heart attack/ stroke: سکته قلبی / مغزی کردن
- suffer from asthma/ malnutrition/ diabetes: مبتلا به آسم/ سوء تغذیه / دیابت بودن
توصیف درد اعضای بدن در انگلیسی
اگر در قسمتی از بدنتان احساس درد داشتید، میتوانید از عبارات زیر برای بیان بهتر وضعیتتان استفاده کنید.
- .I have a headache
سرم درد میکند.
- .I have a terrible headache
سردرد خیلی بدی دارم.
- .I have (a) backache
کمردرد دارم.
- .I have(a) stomachache
دلدرد دارم.
- .I have a sore throat
گلو درد دارم.
- .My leg/arm/shoulder/knee/wrist/ ankle/neck… hurts
پایم/ بازویم/ شانهام/ زانویم/ مچم/ قوزک پایم/ گردنم/ … درد میکند.
- .My whole body hurts
تمام بدنم درد میکند.
- …I have a pain in my back/leg/ arm/chest
پشتم/ پایم/ بازویم/ سینهام… درد میکند.
- .I have a dull ache in my chest
در قسمت سینهام احساس درد خفیفی دارم.
- .I have a sharp pain in my chest
در قسمت سینهام احساس درد شدیدی دارم.
- .It’s very painful
خیلی درد میکند.
معرفی انواع پزشکان به انگلیسی
نام پزشکان در انگلیسی شاید در نگاه اول عجیب و غریب به نظر برسد، اما برای آنکه دکتر موردنظر خود را راحتتر پیدا کنیم، نیاز داریم تا آنها را بشناسیم. درواقع جزء لغات مربوط به بيماري و پزشکي پرکاربرد محسوب میشوند. ما در ادامه، فهرستی از انواع پزشکان را در اختیار شما قرار میدهیم تا با آنها بیشتر آشنا شوید.
- Podiatrist: متخصص پا و زانو
- Ophthalmologist: متخصص چشم
- Otolaryngologist: متخصص گوش و حلق و بینی
- Neonatologist: متخصص کودکان و نوزادان
- Obstetrician: متخصص زنان و زایمان
- Pediatrician: متخصص اطفال
- Psychiatrist: روانپزشک
- Pulmonologist: متخصص ریه
- Rheumatologist: روماتولوژیست
- Neurologist: متخصص مغز و اعصاب
- Gastroenterologist: متخصص گوارش
- Dermatologis: متخصص پوست
- Cardiologist: متخصص قلب
- Allergist: متخصص سیستم ایمنی
اعضای مختلف بدن در پزشکی
شما در سادهترین حالت ممکن هم نیاز دارید تا اعضای بدن خود را به انگلیسی بشناسید. چون اگر دوستتان یا هر شخص دیگری از شما حالتان را بپرسد، باید بدانید که چگونه یک گزارش کلی از وضعیتتان ارائه دهید. مثلاً بگویید «امروز معدهام کمی درد میکند». بههمین دلیل ما در این قسمت نام مهمترین اعضای بدن را به انگلیسی و فارسی لیست کردهایم تا بهراحتی راجعبه خودتان حرف بزنید یا منظور دیگران را درک کنید.
- Skeleton: اسکلت
- Brain: مغز
- Heart: قلب
- Lungs: ششها
- Liver: کبد
- Stomach: معده
- Small intestine: روده کوچک
- Large intestine: روده بزرگ
لیست پرکاربردترین کلمات در مطب دکتر یا بیمارستان
اگر در یک کشور انگلیسیزبان، گذرتان به مطب دکتر یا بیمارستان بیفتد، یکسری از واژگان را خیلی زیاد خواهید شنید. ما اینجا لیستی از چنین کلماتی را در اختیارتان قرار میدهیم که دیگر با آنها غریبه نباشید.
- Ambulance: آمبولانس
- Appointment: وقت قبلی
- Visiting hours: ساعت ملاقات
- Bandage: پانسمان
- Cast: قالب، گچ
- Crutches: عصای زیربغل
- Diagnosis: تشخیص پزشک
- Emergency: شرایط اورژانسی
- Fractur: شکستگی
- Prosthesis: پروتز
- In-patient: بیمار بستری
- Out-patient: بیمار سرپایی
- Surgery: جراحی
- Syringe: سرنگ
- Thermometer: دماسنج
- Vaccine: واکسن
- Wheelchair: ویلچر، صندلی چرخدار
- X-ray: اشعه ایکس
- Crutch: عصا
- First aid kit : جعبه کمکهای اولیه
- Nurse: پرستار
- Pain killer/ reliever: مسکن
- drugstore/ Pharmacy: داروخانه
- Pill: قرص
- Prescription: نسخه
- Specialist: متخصص
- Stethoscope: گوشی پزشکی
- Stretcher: تخت روان، برانکار
توصیف وضعیت کلی بیمار
گاهی اوقات با یک اصطلاح، میتوان وضعیت کلی بیمار را به طرف مقابل نشان داد. چنین اصطلاحاتی در میان اصطلاحات انگلیسی پزشکی، خیلی به کار میآید. ما در ادامه، چند نمونه از آنها را به شما معرفی کردهایم.
- flare up: عود کردن
- black out:غش کردن
- over the worst: بدترین مراحل مریضی را گذراندن
- breathe one’s last: نفس آخر را کشیدن
- under the weather: ناخوشاحوال
- splitting headache: سردرد وحشتناک
- take a turn for the worse: وخیمتر شدن بیماری
- come down with: مریض شدن
- catch one’s death of cold: سرمای وحشتناکی خوردن
- at death’s door: دم مرگ
- pull through: بهبود یافتن
- out cold: بیهوش شدن
جمعبندی
همانطور که دیدید، در این مقاله اصطلاحات انگلیسی مرتبط با بیماری و پزشکی را به شما معرفی کردیم. با دانستن این اصطلاحات میتوانید با خیال راحت سفر کنید و در سختترین شرایط ممکن جانتان را نجات دهید. پزشکان، با شنیدن توضیح بهتری از وضعیتتان، خیلی زودتر میتوانند به شما کمک کنند. پس پیشنهاد میکنیم قبل از سفر، این اصطلاحات و واژگان را یاد بگیرید و آنها را بهخاطر بسپارید. در آخر از شما میخواهیم اگر اصطلاح پرکاربرد دیگری در این زمینه میشناسید که جایش در لیست ما خالیست، آن را معرفی کنید. |