
دیالوگهای ماندگار کتاب بابا لنگ دراز که خاطراتتان را زنده خواهد کرد
بچههای دهه شصت و هفتاد با شنیدن نام بابا لنگ دراز، ناخودآگاه به یاد انیمه دوستداشتنی جودی آبوت میافتند! داستانی که با حس نوستالژی گره خورده و لحظهبهلحظهاش دلنشین و ماندگار است. کتابی که مخصوص نوجوانان نوشته شد، اما دل خیلیها را از کودک تا بزرگسال برد!
اگر شما هم از طرفداران این کتاب هستید و با آن خاطره دارید، در این مقاله جملات ماندگار بابا لنگ دراز را به فارسی و انگلیسی، همراه با خلاصه داستان برایتان جمعآوری کردهایم. ادامه مطلب مخصوص شما است!
بابا لنگدراز؛ رمانی فراتر از یک داستان ساده!
هر وقت صحبت از رمانهای مخصوص میشود، شاید یاد داستانهای عاشقانه زرد بیافتیم؛ رمانهایی که در آنها یکی از شخصیتها بیمار میشود، دیگری غصه میخورد و در آخر یا همهچیز یا خوب و خوش تمام میشود یا مرگ جدایشان میکند! اما بابا لنگدراز داستانی متفاوت دارد!
جین وبستر با قلم بینظیرش، داستانی را در عین سادگی و پر از مفاهیم عمیق نوشته است؛ از عشق و محبت گرفته تا تلاش، شکست، دلبستگی، احساس تنهایی، فداکاری و پیشرفت. قدرت داستانسرایی فوقالعاده، شخصیتپردازی دقیق، و ساختار نامهمحور این کتاب، آن را به اثری ماندگار برای نسلهای مختلف تبدیل کرده است.
شاید به همین دلیل باشد که بابا لنگدراز همیشه در لیست بهترین کتابهای دنیا جا خوش کرده است!
جودی ابوت در انیمه بابا لنگ دراز: روایت دختری که اصلا شبیه پرنسسهای دیزنی نیست
میتوان گفت که انیمه بابا لنگ دراز به کارگردانی «کازویوشی یوکوتا» از کتابش هیچ کم ندارد و در روایت عمق داستان کتاب، قوی عمل کرده است. نسخه اورجینال و زبان اصلی این انیمه که در ۴۰ قسمت و سال ۱۹۹۰ پخش شد، با سرعت چشمگیری توانست به تلویزیون ملی کشورهای مختلف راه پیدا کند و مخاطبان گستردهای را پای تلویزیون بنشاند. این انیمه در ایران نیز توجه مخاطبان زیادی را بهسوی خودش جلب کرد و چندین بار بازپخش شد.
در این انیمه خبری از زرق و برق انیمیشنهای دیزنی نیست. انیمیشنهایی که در آن دختری پرنسس مانند با لباسهای آن چنانی ظاهر میشود و برای بهدست آوردن دل پسر پادشاه تلاش میکند. دختر داستان این کتاب یک دختر خود ساخته، محکم و البته تنها و رنجدیده است که تلاش دارد زندگی خودش را با دستان خودش بسازد.
در انیمه بابا لنگ دراز، زندگی جودی آبوت دختر فقیری که از بچگی در یتیمخانه بزرگ شده است را میبینیم و بعد وارد ماجرای ورود بابا لنگ دراز و بانی شدنش برای فرستادن جودی به دانشگاه میشویم. جودی که حالا به آرزویش یعنی ورود به دانشگاه و تحصیل رسیده است، دوست دارد این مرد خوشنیت را از نزدیک ملاقات کند و از او تشکر کند. اما مرد ترجیح میدهد ناشناس باقی بماند و تنها از طریق نامه با جودی در ارتباط باشد.
بیشتر بخوانید: ۱۰۰ کپشن انگلیسی برای اینستاگرام و بایو
جودی از آنجایی که سایه پاهای بلند مرد را دیده بود، به او لقب «لنگدراز» داده و آن جایی که هیچ خانوادهای ندارد، او را «بابا لنگدراز» خطاب میکند و در نامههایش به او میگوید که مرد شبیه خانودهاش شده است.
این نامهنگاریها به کجا میرسد؟ آیا بابا لنگدراز حاضر میشود جودی ابوت را ببیند؟
دیالوگهای ماندگار کتاب بابا لنگ دراز و جودی ابوت
حالا وقتش رسیده که با مرور جملات ماندگار کتاب Daddy Long Leg، متوجه این موضوع شویم که فضای داستان بابا لنگ دراز چگونه است و قرار است با چگونه کلماتی روبهرو شویم:
I think that the most necessary quality for any person to have” is imagination. It makes people able to put themselves in other people’s places. It makes them kind and sympathetic and understanding.”
«من فکر میکنم ضروریترین ویژگی برای هر شخص داشتن قدرت تخیل است تا بتواند خود را جای دیگران قرار دهد. این ویژگی آنها را مهربان و دلسوز میکند و سبب میشود بتواند دیگران را درک کنند.»
I believe absolutely in my own free will and my own power to accomplish – and that” is the belief that moves mountains.”
«بهشدت به آزادی اختیار و قدرت خودم برای موفقیت باور دارم و این باوری است که میتواند کوهها را نیز به حرکت درآورد.»
Is it snowing where you are? All the world that I see from my tower is draped in” white and the flakes are coming down as big as pop-corns. It’s late afternoon – the sun is just setting (a cold yellow colour) behind some colder violet hills, and I am up in my window seat using the last light to write to you.”
«جایی که تو هستی هم برف میبارد؟ تمام دنیایی که از اتاقم میبینم سفیدپوش شده و ذرات برف که به بزرگی دانههای ذرت هستند از آسمان فرود میآیند. اواخر عصر است و خورشید سرد و زرد رنگ همین حالا در حال غروب کردن در پس تپههای بنفش است و من روی میزنم پشت پنجره نشستهام و این نامه را برای تو مینویسم.»
.”It’s much more entertaining to live books than to write them”
«زندگی کردنِ کتابها بسیار سرگرمکننده تر از نوشتن آنهاست.»
.”Be careful not to keep your eyes glued to detail. Stand far enough away to get a perspective of the whole”
«مراقب باش که چشمانت را گرفتار جزئیات نکنی. بهاندازهای عقب بایست که بتوانی دیدی از کلیت داشته باشی.»
.”Please be thinking about me. I’m quite lonely and I want to be thought about”
«لطفاً به من فکر کن. من خیلی تنهام و دلم میخواهد به من فکر کنی.»
جمعبندیدر این مقاله سری به کتاب بابا لنگ دراز و انیمه آن زدیم و خلاصهای از محتوا و فضای آن را شرح دادیم. در انتها هم چند دیالوگ ماندگار از نامهنگاریهای جودی ابوت به بابا لنگ دراز را آوردیم. یک جمله ماندگار از این کتاب به یادماندنی را در قسمت کامنت سایت انتشارات جنگل برایمان ارسال کنید تا ما آن را به لیست دیالوگهای این مقاله اضافه کنیم. |