سفر به روسیه با خواندن شاهکارهای ادبیات روسی

0 1
  • تاریخ : ۱۳۹۹/۱۲/۱۱
امتیاز دهید
امتیاز 4.63 تعداد رای 3

سفر به روسیه با خواندن شاهکارهای ادبیات روسی

ادبیات روس نماینده‌ای از برترین آثار کلاسیک ادبی در جهان است. برای آشنایی بیشتر با بهترین رمان‌های روسی، این مقاله را بخوانید.

اگر بگوییم ادبیات روسیه یکی از بهترین و تأثیرگذارترین جریان‌های ادبی جهان محسوب می‌شود، غلو نکرده‌ایم. برخی از این آثار ادبی به قدری غنی هستند که می‌توانند خوانندگان کتاب را همراه خود به سفری دور و دراز ببرند و در دل جریان‌های مختلف اجتماعی و سیاسی رها کنند. می‌گویند نویسندگان باید نمایندگان مردم جامعه خود باشند؛ به جرأت می‌توان گفت نویسندگان روسی مأموریت خود را به بهترین نحو ممکن انجام داده‌اند. زیرا آثارشان نمود کاملی از تاریخ و فرهنگ روسیه را به عرصه نمایش می‌گذارد و  آنچنان لحن دل‌انگیزی دارد که به مذاق هر مخاطبی خوش می‌آید.

اگر بخواهیم دقیق‌تر از ادبیات روسیه حرف بزنیم، بهتر است بگوییم که دنیای ادبیات بدون آثار روسی، بخش عظیمی از جذابیت‌های خود را از دست می‌داد. از دل روسیه نویسندگانی بیرون آمده‌اند که انقلابی بزرگ در ادبیات ایجاد نموده و سلیقه اهل کتاب را به طور کامل دگرگون ساخته‌اند. برای شناخت دنیای جذاب ادبیات روس، در این مقاله برخی از بهترین آثار نویسندگان محبوب روسیه را معرفی کرده‌ایم.

حال و هوای آثار فاخر روسی 

آثار ادبی روسیه آینه کاملی از مشکلات مردم است و شخصیت‌ها به‌قدری باورپذیر هستند که خواننده را از ابتدای داستان تا انتها با خود همراه می‌سازند. نویسندگان روسی در کتاب‌هایشان شخصیت‌هایی را خلق کرده‌اند که می‌توانند تا ابد در ذهن خواننده داستان زنده بمانند و با او زندگی کنند. نویسندگانی که توانستند جوایز متعددی را به نام خود ثبت کنند و با آثار خود ادبیات روسیه را در اوج نگه دارند. در میان تمام این شاهکارهای ادبی، تعدادی از آن‌ها هستند که نه‌تنها خود را در دسته برترین شاهکارهای ادبی روسیه قرار داد‌ه‌­اند، بلکه شاید بتوانیم آن‌ها را به عنوان بهترین آثار ادبی جهان معرفی کنیم. آثاری که اگر نویسندگان آن را خلق نمی‌کردند، ادبیات امروز ما انگار چیزی کم داشت. همراه ما در ادامه، بهترین رمان های روسی را بشناسید:

 

 کتاب The Brothers Karamazov | برادران کارامازوف از فئودور داستایوفسکی

اگر Fyodor Mikhailovich Dostoevsky فیودور داستایوفسکی را به عنوان یکی از بهترین نویسندگان روسی معرفی کنیم، به‌جرأت می‌­توانیم کتاب The Brothers Karamazov (برادران کارامازوف) را هم یکی از بهترین آثار او بدانیم. داستایوفسکی نوشتن این اثر را سه سال پیش از آنکه از دنیا برود، شروع کرد و اگر فرصت بیشتری داشت، قطعاً روند داستان را ادامه می‌­داد. او در این کتاب مفهوم تضاد بین چیزهای خوب و بد را با مهارت کامل نشان می‌دهد. برادران کارامازوف جدالی است بین چیزهای خوب و بد که توسط شخصیت‌های داستان شکل می‌گیرد. برادرانی که با انگیزه‌های مختلف پدرشان را به قتل می‌رسانند و هرکدام شخصیت منحصر‌به‌فرد خود را دارند. داستایوفسکی به تحلیل دقیق شخصیت‌ها می‌پردازد و داستانی خلق می‌کند که می‌توان به‌جرأت آن را یکی از بی­­نظیرترین رما‌­های تاریخ دانست.

در بخشی از کتاب Karamazov brothers برادران کارامازوف می‌­خوانیم:

The mystery of human existence lies not in just staying alive, but in finding something to live for.

راز و رمز هستی بشر در زنده ماندن نیست، بلکه در یافتن دلیلی برای زنده ماندن است.

کتاب War and Peace | جنگ و صلح از لئو تولستوی

اگر عاشق رمان ­های پرفراز و نشیب هستید و از خواندن حوادث تاریخی لذت می­‌برید، رمان War and Peace (جنگ و صلح) برای شماست. Leo Tolstoy لئو تولستوی در این اثر ماندگار از روزهای تلخ و تاریکی می‌گوید که مردم روسیه گرفتار جنگ و بدبختی بوده‌اند. نویسنده با مهارت کامل خواننده داستان را با خود به درون زندگی افرادی می‌برد که همراه با خانواده‌شان در روزگاری خونین و پر از فلاکت به سر می‌برند. روایت داستان آنقدر گسترده است که ما از ابتدا تا انتهای آن با ۵۸۰ شخصیت مختلف روبرو می‌شویم. با این حال یکپارچگی در سراسر داستان موج می‌زند و خواننده هرگز در میان این همه گستردگی، دچار آشفتگی یا سردرگمی نشده و با تمام وجودش در روزهای تلخ و تاریک تاریخ سیر می‌کند و در روند آن غرق می‌شود. جنگ و صلح لحن بسیار روان و شیوایی دارد و تمام این ویژگی‌ها دست به دست هم داد‌ه‌اند تا از این اثر یک شاهکار بزرگ بر جای بگذارند.

در بخشی از کتاب War and peace جنگ و صلح می‌خوانیم:

We can know only that we know nothing. And that is the highest degree of human wisdom.

تنها چیزی که می‌دانیم این است که حقیقتاً هیچ‌چیز نمی‌دانیم و این مسئله بالاترین سطح از دانایی بشر محسوب می‌شود.

کتاب Anna Karenina | آنا کارنینا از لئو تولستوی

کتاب Anna Karenina (آناکارنینا) به گفته بسیاری از منتقدان، بهترین رمان تاریخ است. Leo Tolstoy لئو تولستوی در این شاهکار بی‌نظیر، از زندگی خانواده‌های روسی می‌گوید که در حال­ و­هوای قرن نوزدهم روزگار می­‌گذراندند. این کتاب در لیست ۱۰۰ کتابی است که باید هر کسی پیش از مرگ بخواند. تولستوی با روایت آناکارنینا، مفهوم خلاقیت در آثار ادبی را به اوج می‌رساند. این کتاب، دغدغه‌هایی که در روابط عاشقانه یا بخش‌های دیگر زندگی وجود دارد، به گونه‌ای بیان می‌کند که انگار نویسنده در زمان حال زندگی می‌کند و از احوال مردم باخبر است. شاید این مهم‌ترین دلیلی باشد که Anna Karenina همیشه جاودان می‌ماند و هیچ‌گاه از ارزش‌های آن کم نمی‌شود.

در بخشی از کتاب Anna Karenina آناکارنینا می‌خوانیم:

I've always loved you, and when you love someone, you love the whole person, just as he or she is, and not as you would like them to be.

من همیشه عاشق تو بود‌ه‌ام و وقتی تو عاشق هستی، به معشوقه‌ات همان‌گونه که هست عشق می‌ورزی؛ نه آن‌گونه که تو دوست داری باشد.

کتاب Crime and Punishment |‌ جنایات و مکافات از فئودور داستایوفسکی

داستان اسرارآمیز جوانی که مرتکب قتل می‌شود و این جنایت او را به جنون می‌کشاند... حقیقتاً که داستایوفسکی استاد خلق داستان‌های عجیب است. خواننده داستان هرگز نمی‌تواند خط فکری نویسنده را پیش‌بینی کند و ترجیح می‌دهد تمام هوش و حواسش را به روند داستان بسپارد. در کتاب Crime and Punishment درباره جوانی که یک زن رباخوار را به همراه خواهرش به قتل می‌رساند و حتی نمی‌داند انگیزه‌اش از ارتکاب این جنایت چیست می‌خوانیم. پس از آن، به هرجا پا می‌گذارد احساس می‌کند که همه به او مظنون هستند و بعد از مدتی این احساس او را به جنون می‌کشاند. جنایت و مکافات، مفاهیم عمیقی را درخود جای داد‌ه‌است به همین دلیل بسیاری از منتقدین این اثر را یکی از مهم‌ترین آثار ادبی جهان می‌دانند.

در بین لیست بهترین رمان های کلاسیک و ادبی نیز می‌توانید درباره این شاهکار بخوانید.

در بخشی از کتاب جنایت و مکافات می‌خوانیم:

Pain and suffering are always inevitable for a large intelligence and a deep heart.

درد و رنج برای یک ذهن هوشمند و یک قلب بزرگ، اجتناب‌ناپذیر است.

کتاب The Master and Margarita | مرشد و مارگاریتا از میخائیل بولگاکف

شیطان و همراهانش وارد مسکو می‌شوند! در این میان حوادثی رقم می‌خورد که هیچکس فکرش را نمی‌کند. کتاب The Master and Margarita روایتی است تکان‌دهنده در سبک رئالیسم جادویی. هر کدام از شخصیت‌های داستان، نماد چیزی هستند که خواننده پس از مدتی آن را درک می‌کند. Mikhail Bulgakov میخائیل بولگاکف برای نوشتن این اثر ۱۳ سال زمان گذاشت و فضای بی‌­نظیری را خلق کرد که برای همیشه در ذهن مخاطب داستان ماندگار می­‌شود. او مخاطب را به همراه خود به فضایی بسته و سرکوب‌گر می‌برد و مفاهیم عمیقی از فلسفه را به او نشان می‌دهد.

در بخشی از کتاب مرشد و مارگاریتا می‌خوانیم:

You should never ask anyone for anything. Never- and especially from those who are more powerful than yourself.

شما هرگز نباید از کسی چیزی بخواهید؛ هرگز! به‌ویژه از کسانی که از شما قدرتمندترند.

کتاب Fathers and sons | پدران و پسران از ایوان تورگنیف

اگر تا الان اثری از ادبیات روسیه نخواند‌ه‌­اید و می‌خواهید در این مسیر جذاب قدم بگذارید، ما به شما پیشنهاد می‌کنیم که با کتاب Fathers and sons (پدران و پسران)، راه خود را شروع کنید. این کتاب روایت جالب و متفاوتی است از اختلاف دیدگاه؛ اختلاف دیدگاهی که ممکن است میان نسل‌های مختلف یک خانواده باشد یا میان طبقات اجتماعی یک جامعه. پدران و پسرانی که ایدئولوژی‌های مختلفی برای زندگی خود دارند و کاملاً در جبهه‌های مخالف قرار گرفته‌اند. داستان روایت ساد‌ه‌­ای دارد و در بستری خانوادگی شکل می‌گیرد. 

در بخشی از کتاب Fathers and sons پدران و پسران می‌خوانیم:

Whereas I think: I’m lying here in a haystack... The tiny space I occupy is so infinitesimal in comparison with the rest of space, which I don’t occupy and which has no relation to me. And the period of time in which I’m fated to live is so insignificant beside the eternity in which I haven’t existed and won’t exist... And yet in this atom, this mathematical point, blood is circulating, a brain is working, desiring something... What chaos! What a farce!

به این فکر می‌کنم که من در حال حاضر در یک انبار کاه دراز کشید‌ه­‌ام؛ فضایی که در حال حاضر اشغال کرده‌ام، در مقایسه با فضایی که اشغال نمی‌کنم، که البته هیچ ارتباطی هم با من ندارد، بسیار ناچیز است و دور‌ه­‌ای که سرنوشت من در آن قرار گرفته‌است و من در آن زندگی می‌کنم، در مقایسه با ابدیتی که در آن وجود نداشته‌ام و وجود نخواهم نداشت نیز بسیار ناچیز است و هم‌اکنون در این ذره ناچیز، خونی در جریان است، مغزی کار می‌کند؛ چیزی را می‌خواهد... چه هرج‌و‌مرجی! عجب کار بیهود‌ه‌ای!

کتاب Dead Souls | نفوس مرده از نيكلای گوگول

مردی را تصور کنید که با تمام وجود دوست دارد ثروتمند شود و به دنبال یافتن راهی است که زودتر به این هدف برسد. به همین دلیل فکری زیرکانه به سرش می‌زند. تصمیم می‌گیرد به شهرهای مختلف روسیه سفر کند و رعیت‌ها وکشاورزانی را که بین دو سرشماری مرد‌ه‌اند، شناسایی نماید تا از نام‌شان به عنوان وثیقه استفاده کند. زیرا طبق آمار روسیه آن‌ها هنوز زنده به حساب می‌آمدند. شاید پایان عجیب داستان کتاب Dead Souls است که نام نفوس مرده را به عنوان یک شاهکار ادبی به ثبت رسانده‌است. شما با خواندن این کتاب وارد زندگی مردم روسیه در قرن ۱۹ می‌شوید و با چشمان خود طرز تفکر آن‌ها را رصد می‌کنید.

در بخشی از کتاب Dead souls نفوس مرده می‌خوانیم:

However stupid a fool's words may be, they are sometimes enough to confound an intelligent man.

هرچقدر هم یک سخن احمقانه به نظر برسد، گاهی اوقات برای گیج کردن یک مرد باهوش، کافیست.

کتاب The idiot | ابله از فئودور داستایوفسکی

وقتی تمام جامعه از دروغ و نیرنگ پر می‌شود، دیگر صداقت و یکرنگی هیچ ارزشی ندارد. کتاب The Idiot (ابله) سرشار است از حوادث ناگوار که شما را شگفت‌زده می‌کند. داستایوفسکی در این رمان به ارزش‌های عمیق انسانی می‌پردازد. او شخصیت‌هایی منحصر‌به‌فرد می‌آفریند و سپس آن‌ها را روانکاوی می‌کند. او با نگاه خودش به تحلیل هویت روسی می‌پردازد و یک شاهکار دیگر خلق می‌کند و نامش را ابله می‌گذارد.

در بخشی از کتاب The idiot ابله می‌خوانیم:

Don’t let us forget that the causes of human actions are usually immeasurably more complex and varied than our subsequent explanations of them.

فراموش نکنید که معمولاً علت اعمال آدم‌ها، بسیار پیچیده‌تر و متنوع‌تر از قضاوت‌های ما در مورد آن است.

کتاب The Death of Ivan Ilyich | مرگ ایوان ایلیچ از لئو تولستوی

هر آدمی در مواجهه با مرگ، واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهد. گاهی اوقات پذیرفتن این مسئله برای انسانی که دیگر فرصت زندگی کردن ندارد و دیر یا زود می‌میرد، بسیار سخت است. در کتاب The Death of Ivan Ilyich، ایوان ایلیچ مرد بسیار موفقی است که به یک بیماری سخت دچار می‌شود و می‌داند که به زودی خواهد مرد. تولستوی مثل همیشه با نگاهی واقع‌گرایانه داستان می‌نویسد و از رفتارهای این مرد از زمان پذیرش تا لحظه مرگ می‌گوید. او داستان‌هایش را صرفاً برای سرگرمی خوانندگان خلق نمی‌کند، بلکه می‌خواهد مهربانی را گسترش دهد و به سلامت عاطفی جامعه کمک کند.

در بخشی از کتاب The Death of Ivan Ilyich مرگ ایوان ایلیچ می‌خوانیم:

Can it be that I have not lived as one ought?" suddenly came into his head. "But how not so, when I've done everything as it should be done

«آیا ممکن است من آنگونه که باید زندگی نکرده باشم؟» ناگهان به ذهنش خطور کرد: «چرا که نه؟ وقتی همه‌چیز را همان‌طور که باید انجام داده‌ام.»

کتاب The gambler |‌ قمارباز از فئودور داستایوفسکی

احتمالاً شما هم در زندگی خود با آدم‌هایی برخورد کرده‌اید که تمام زندگی‌شان را بر اساس شانس و اقبال پیش می‌برند. آدم‌هایی که هر چقدر برنده شوند، حریص‌تر می‌گردند و هرچقدر ببازند، هرگز احساس پشیمانی نمی‌کنند. کتاب The gambler (قمارباز) داستان زندگی مردی را می‌گوید که عاشق قمار است و تمام زندگی­‌اش را پای آن می‌گذارد. اما وقتی نویسنده داستایوفسکی باشد، مسیر داستان را به گونه‌ای پیش می‌برد که خواننده شخصیت اصلی داستان را، هرچقدر هم که خطاکار باشد، درک می‌کند و با او همراه می‌گردد. قمار باز از آن دسته کتاب­‌هایی‌ست که رد پای آن برای همیشه در زندگی خوانندگان باقی می‌ماند.  

در بخشی از کتاب The gambler قمارباز می­خوانیم:

People really do like seeing their best friends humiliated; a large part of the friendship is based on humiliation; and that is an old truth, well known to all intelligent people.

مردم حقیقتاً دوست دارند که بهترین دوستان‌شان را تحقیر کنند. بخش بزرگی از دوستی‌ها بر پایه تحقیر کردن استوار است و این یک حقیقت قدیمی است که تمام انسان‌های باهوش آن را می‌دانند.

کتاب ward no 6، اتاق شماره شش از آنتوان چخوف

نمیتوان از ادبیات روسیه گفت و نامی از آنتوان چخوف نبرد. پزشکی که دریچه‌ای تازه به داستان کوتاه باز کرد. نمایشنامه‌هایی نوشت که تا همین امروز صدها بار روی صحنه رفته‌اند و البته نامه‌ها و دست‌نوشته‌هایش در قالب کتاب‌ها بارها و بارها دست به دست شده است.

چخوف شخصی طناز و بذله‌گو بود و همین نگاه در میان کاراکترهایش هم دیده می‌شود. کاراکترهای او موجوداتی تیره‌بخت هستند که تضادشان با دنیا و موقعیت پیرامونشان ناخودآگاه به کمدی سیاه تبدیل می‌شود.

چخوف را استاد شخصیت‌پردازی می‌دانند؛ چرا که بر خلاف نویسندگان پیشین به سراغ شخصیت‌پردازی از طریق واگویه‌های  ذهنی نرفت. او می‌دانست که بسط شخصیت در داستان کوتاه باید در قالب حداقل کلمات انجام شود ، بنابراین با قرار دادن کاراکرت‌ها در موقعیت خاص سعی می‌کرد با نشان دادن جزییات رفتاری و کلامی، زیروبم شخصیت را نشان دهد. 

اتاق شماره 6 مجموعه‌ داستان‌های کوتاه چخوف با محوریت یک تیمارستان است. او در این کتاب به تمامی تجربیات پزشکی خود را در کنار هنر داستان‌نویسی پیش چشم مخاطب می‌گذارد و از میان دیالوگ‌ها و روایت مسیری تازه و جهان‌بینی‌ای بدیع را خلق می‌کند. 

بخشی از کتاب اتاق شماره شش: 

"چرا به خاطر رنج و عذاب زندگی باید خود را به زحمت بندازیم وقتی پایان همه چیز مرگ خواهد بود؟ سعادت و نیک‌بختی را باید در درون جست‌وجو کرد نه خارج از آن. آن کس که نمی‌تواند فکر کند هرگز به سعادت و خوشبختی واقعی نخواهد رسید."

جمع‌بندی

در این مقاله ۱۱ رمان برتر ادبیات روسیه را به شما معرفی کردیم که بسیاری از آن‌ها بهترین رمان­ های ادبیات جهان نیز بودند. کدام یک از این کتاب ­ها را خوانده بودید؟ اگر کتابی از نویسندگان روسی خوانده‌اید که فکر می‌کنید جایش در این لیست خالی است، آن به ما و خوانندگان انتشارات جنگل معرفی کنید.

منبع:
به اشتراک بگذارید :

نظر دهید

گزارش