در این مقاله به سراغ نویسنده پرآوازه فلسفه اگزیستانسیالیسم، ژان پل سارتر رفتهایم و زندگی و آثار او را زیر ذرهبین گذاشتهایم.
نام ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre)، شاید خیلیها را به کافههای دنجی در پاریس ببرد که همه فضایش از دود و عطر قهوه پر شدهاست.
سارتر یکی از مهمترین فیلسوفان اگزیستانسیالیسم محسوب میشود و با کتابهای خود، تأثیر بزرگی بر روشنفکران دیگر گذاشتهاست.
بیش از صد سال از زادروز این نویسنده بزرگ میگذرد اما هنوز آثارش تازه هستند و در میان طرفدارانش، نفس میکشند.
امروز به مناسبت زادروز این نویسنده بزرگ، میخواهیم از او و کتابهایش بنویسیم و اندکی در فضای فلسفی آثارش، وقت بگذرانیم.
تا آخر این مقاله همراه ما باشید که قرار است نگاهی به آثار ژان پل سارتر و اگزیستانسیالیسم بیندازیم.
ویدئوی معرفی ژان پل سارتر را حتما مشاهده کنید.
ژان پل سارتر کیست؟
ژان پل سارتر یکی از روشنفکران قرن بیستم است. او با شجاعت کامل در مقابل تبعیضها میایستد و در این مسیر هیچچیز نمیتواند جلوی او را بگیرد.
سارتر حتی گاهی پایش را از قانون هم فراتر میگذارد و با حرفهایش خود را در معرض خطر دستگیری قرار میدهد.
وقتی او با جنگ الجزایر و نقش استعماری فرانسه مخالفت میکند، عدهای درخواست بازداشت او را میدهند.
اما ژنرال دوگل در همین زمان میگوید: «کسی ولتر را بازداشت نمیکند.» درواقع، او سارتر را با ولتر مقایسه میکند و همین مسئله تأثیر زیادی میگذارد که کسی او را دستگیر نکند.
ولتر یکی از معروفترین فیلسوفان فرانسوی و نویسنده برخی از برترین کتاب های زبان فرانسه است که در طول زندگیاش، تلاشهای زیادی برای اجرای عدالت کرد.
وقتی سارتر فوت میکند، در مراسم خاکسپاریاش، همانند مراسم تدفین ولتر، دهها هزار نفر حضور پیدا میکنند و همین مسئله بهتنهایی میتواند محبوبیت سارتر را به جهانیان نشان دهد.
ژان پل سارتر یا نویسنده مرده؟
زندگی و آثار ژان پل سارتر پر از حرفهای گفتنیست. او هفت سال پیش از آنکه بمیرد، بینایی خود را بهطور کامل از دست میدهد.
درواقع سارتر با ازدست دادن بیناییاش، توان نویسندگیاش از بین میرود.
آن هم درست زمانی که به اوج رسیدهاست. او در اینباره میگوید: «توان نویسندگی من، کاملاً از بین رفتهاست.
تنها هدف زندگیام، نوشتن بود... به این معنا، همه دلیل بودن من از بین رفتهاست. درواقع، من بودم و دیگر نیستم...»
برای نویسندهای که تمام زندگیاش در نوشتن خلاصه میشود، هیچ مرگی دردناکتراز آن نیست که دیگر نتواند بنویسد.
سارتر تنها ابزاری که داشت، گفتار بود؛ اما آیا گفتار میتواند جای خالی نوشتار را پر کند؟ خود سارتر در اینباره میگوید: «وقتی میخواهیم چیزی را بگوییم، باید ساده بیان کنیم و تمام. اما برای من، شیوه نوشتن، که هرگز سادگی را رد نمیکند، قبل از هر چیز، شیوهایست برای گفتن همزمان سه یا چهار معنی. در وهله اول، [نوشتار] یک جمله ساده است با یک معنی ساده. اما همزمان چند معنی مختلف در عمق آن چیده شدهاست.»
نگاه ژان پل سارتر به نویسندگی
Jean-Paul Sartre بهعنوان یک نویسنده بزرگ، بهخوبی میداند کلمات چه اهمیتی دارند.
بههمین دلیل کتابی درباره زندگینامه خود مینویسد و نامش را کتاب Words «کلمات» میگذارد. این کتاب جزو بهترین کتاب های فلسفی انگلیسی انتشارات جنگل است.
از نظر او، کلمات تفکر و احساس یک نویسنده را ماندگار میکند و رخدادهای یک دوره را به جهان نشان میدهد.
او در اینباره میگوید: «از خلال داستان زندگیام، قصد دارم داستان زمانه خود را به ثبت برسانم.»
از نظر سارتر نویسنده باید در هر نوشته خود، معانی مختلفی قرار دهد.
هنر نویسنده در این است که بر کلمات نوری بیفکند تا در هر سطح، معانی مختلفی از آن برداشت شود.
سال ۱۹۶۴، جایزه نوبل ادبیات به سارتر تعلق میگیرد اما او این جایزه را قبول نمیکند و در اینباره میگوید: «من همیشه مخالف افتخارات رسمی بودهام. نویسنده نباید به خود اجازه دهد که تبدیل به یک نهاد شود. این عقیده بر پایه فهم من از وظیفه نویسنده استوار است. نویسندهای که جناح سیاسی، اجتماعی و ادبی برای خود انتخاب میکند، باید فقط در حوزه تخصصی خود، که کلمات است، به این مسائل بپردازد.»
نگاه ژان پل سارتر به اگزیستانسیالیسم
اگزیستانسیالیسم یک مکتب فلسفیست. در این مکتب آزادی و مسئولیت اهمیت زیادی دارد.
برطبق آن، نباید هیچ هدفی آزادی را از انسان بگیرد و برای زندگیاش یک جهت مشخص کند.
آثار اولیه سارتر مانند آثار آلبرکامو، بر موضوع اگزیستانسیالیسم تمرکز دارد.
طوریکه او با نظریه خود در این مورد، میتواند بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم شناخته شود.
سارتر مدت ۹ ماه بهعنوان یک اسیر جنگی در زندانهای آلمان بهسر میبرد.
بعد از آن دیدگاهش درباره مفهوم آزادی و اختیار تغییر میکند و به تحقیق درباره این موضوع میپردازد.
نتیجه آن کتابی میشود تحت عنوان «هستی و نیستی» که در آن با یک زبان ساده از هستیشناسی صحبت میکند.
سارتر عقیده دارد که آدم دائماً در رنج زندگی میکند. علتش هم این است که آدمی محکوم به آزاد بودن است. چون بعد از تولد، مسئول هر اقدامیست که انجام میدهد.
او میگوید درست است که ما کنترلی بر شرایط تولد و سالهای اول زندگیمان نداریم، اما مدتی بعد، این ما هستیم که همهچیز را انتخاب میکنیم.
برطبق نظریه او «وجود، مقدم بر ماهیت است»؛ یعنی آدم فقط با وجود داشتن و عمل کردن است که به زندگیاش معنا میدهد.
درنتیجه خود آدم مسئول انتخابهایش است. انتخابهایی که هیچ محدودیتی ندارند و وجود آدمی را تعریف میکند.
به همین دلیل سارتر از مسئلهای به نام «رنج آزادی» حرف میزند و مفهوم دقیق «انسان بودن» را به چالش میکشد.
نگاهی به رابطه ژان پل سارتر و سیمون دوبووار
یکی از حقایق جالب درباره زندگی ژان پل سارتر این است که همیشه در کنار «سیمون دوبووار» (Simone de Beauvoir) فیلسوف و فمینیست فرانسوی وقت میگذراند.
آنها در سال ۱۹۲۹ با هم آشنا شدند و همانند یک زوج عاشق، تمام لحظات زندگی خود را با هم سپری کردند.
اما هرگز با هم ازدواج نکردند چون ازدواج را یک امر بورژوایی میدانستند. اگرچه آنها با افراد دیگری هم در ارتباط بودند اما تا آخر عمر در کنار هم ماندند.
دوبووار درباره آخرین لحظه زندگی سارتر میگوید: «صبح سهشنبه ۱۵ آوریل، وقتی طبق معمول پرسیدم که آیا سارتر شب گذشتهاش خوب خوابیده، پرستار به من جواب داد: «بله، ولی...»
من به سرعت خودم را رساندم. او درحالیکه بهسختی نفس میکشید، خواب بود. بهنظر، از شب قبلش به اغما رفتهبود.
ساعتها نشستم و نگاهش کردم. حدود ساعت ۶عصر جایم را به آرلت، دخترخوانده سارتر، دادم و از او خواستم که اگر اتفاقی افتاد، به من تلفن کند.
ساعت نه شب تلفن زنگ خورد. او به من گفت: «همهچیز تمام شد.»
«با سیلوی، دخترخواندهام، به بیمارستان رفتم. او شبیه خودش بود، اما دیگر نفس نمیکشید»
نگاهی به تشییع جنازه ژان پل سارتر، از مهمترین مراسمهای تدفین در فرانسه
تشییع جنازه سارتر، پس از تشییع ولتر و ویکتور هوگو، اهمیت زیادی در تاریخ فرانسه دارد.
درواقع این تشییع فرصتی بود برای بزرگداشت تعهد و مسئولیتی که خودش از آن زیاد حرف میزد.
این مراسم چهار روز پس از مرگش با شرکت هزار نفر از طرفدارانش انجام گرفت.
نزدیکان سارتر اعلام کردهبودند که نمیخواهند هیچ سازمان یا گروه خاصی مسئول برگزاری چنین مراسمی باشد. بلکه باید هرکس از طرف خودش به مراسم بیاید.
ازدحام در این مراسم خیلی زیاد بود. طوریکه سیمین دوبووار درباره آن مینویسد: «وقتی از ماشین پیاده شدم، تابوت از قبل در قبر گذاشته شدهبود. یک صندلی خواستم و نشستم کنار قبر. حال خودم نبودم. مردم را میدیدم که از روی دیوار قبرستان بالا رفتهاند، روی قبرها ایستادهاند، یک ازدحام آشفته. بلند شدم تا به سمت ماشینم بروم. ده متر بیشتر فاصله نداشت، اما جمعیت بهحدی بود که احساس خفگی به من دست داد.»
برخی میگویند جمعیتی که در این مراسم حضور داشتند بیش از۵۰ هزارنفر بودند.
این مراسم از بزرگترین مراسمهای تاریخ فرانسه بهحساب میآید با اینحال، خیلی ساده برگزار شد.
اما در پس این سادگی، مفاهیم زیادی نهفته شدهاست. دقیقاً عین نوشتههای سارتر! روی سنگ قبرش هم فقط نوشتند: «ژان پل سارتر ۱۹۰۵-۱۹۸۰»
بهگفته سارتر، مردگان یکبار دفن نمیشوند! ممکن است تا یک سال، ۱۰ سال یا ۵۰ سال پس از مرگشان، همچنان مؤثر باشند و بعد از این مدت بمیرند و دفن شوند.
بهترین کتابهای ژان پل سارتر
در این قسمت میخواهیم به نقد آثار سارتر بپردازیم و بهترین کتاب های Jean Paul Sartre را معرفی کنیم.
او برای نوشتن، ادبیات را با فلسفه ترکیب میکند و درآخر یک شاهکار ماندگار بهوجود میآورد. یکی از مشهورترین کتابهای سارتر ، Nausea (تهوع) است.
او این کتاب را بهترین اثر خود میداند. داستان آن درباره شخصیست که بهشدت احساس تنهایی میکند و فقط با فردی در کتابخانه و خانمی بهعنوان صاحبکافه در ارتباط است.
اما مدتی بعد میفهمد که آزادیاش با اشیاء بیجان درگیر شده و همین مسئله باعث میشود که احساس تهوع وجودش را پر کند.
مجموعه کتاب The Wall
سارتر یک مجموعه داستان به نام The Wall (دیوار) دارد؛ مجموعه The Wall شامل پنج داستان به نامهای «دیوار»، «اتاق»، «اروسترات»، «مؤانست» و «کودکی کارفرما» است. شخصیت اصلی هرکدام از آنها، تمایل زیادی به پوچگرایی دارد و این مجموعه از اولین آثار سارتر به حساب میآید.
نمایشنامه مگسها
یکی از مهمترین کتابهای سارتر ، نمایشنامه «مگسها» است. این نمایشنامه، مربوط به یونان باستان است. سارتر با استفاده بهجا از کلمات، میخواهد عشق و نفرت، پیری و جوانی، داشتن و نداشتن را در مقابل هم قرار دهد تا خواننده به درک عمیقتری از این مفاهیم برسد.
مجموعه کتاب راههای آزادی
او یک مجموعه سهگانه به نام «راههای آزادی» دارد. کتابهای این مجموعه عبارتند از «سن عقل»، «تعلیق» و «خواب آشفته». سارتر در این سه کتاب از زندگی مردم فرانسه در دوران جنگ میگوید. کتاب The Age of Reason از این مجموعه، داستانی درباره آزادی است. ماتیو و مارسل میخواهد مانع به دنیا آمدن کودکشان بشوند. درواقع ماتیو میخواهد با این کار آزادیاش را حفظ کند اما آخر داستان میفهمد که همه آدمها محکوم به آزادی هستند.
سارتر در کتاب Troubled Sleep از سهگانه راههای آزادی، جنگ و روابط انسانی را نشان میدهد و یک داستان باشکوه از خون و خاکستر را روایت میکند.
کتاب های ژان پل سارتر حرفهای زیادی برای گفتن دارد و گذر زمان نمیتواند این حرفها را قدیمی جلوه دهد.
به پایان آمد این دفتر؟ وقتی موضوع مقاله نگاه سارتر به اگزیستانسیالیسم باشد، میتوان تا ابد کلمات را کنار هم چید و صحبت را ادامه داد. اما ما در این مقاله، نگاهی به زندگی و اندیشه های ژان پل سارتر انداختیم و بهطور خلاصه از آثارش گفتیم. سعی کردیم از موضوع اگزیستانسیالیسم بهسادهترین حالت ممکن حرف بزنیم تا همه از خواندن آن لذت ببرند. در آخر از شما میخواهیم اگر نظری در اینباره دارید، آن را با ما و خوانندگان سایت جنگل درمیان بگذارید. |