کتاب Before the Coffee Gets Cold اثر Toshikazu Kawaguchi
اگر میتوانستید به عقب برگردید، دوست داشتید چهکسی را ملاقات کنید؟ شاید یک دوست قدیمی، یک همکار که با او خاطرات شیرین داشتید و یا حتی یک عزیز از دنیا رفته. در کنار کوچه کوچکی در توکیو کافهای بهچشم میخورد که بیش از صد سال در آن قهوه دمکرده فوقالعادهای برای مشتریان سرو میشود. افسانههای محلی میگویند که این مکان منحصربهفرد است، زیرا چیز دیگری علاوهبر قهوه به مشتریان ارائه میگردد و آن فرصت سفر به گذشته است. رمان Before the Coffee Gets Cold یک ماجرای تأثیرگذار، غمانگیز و اسرارآمیز را به تصویر میکشد و این سؤال را برای خواننده بهوجود میآورد که اگر شما شانس برگشت به گذشته را داشتید چه چیزی را تغییر میدادید؟
قبل از سردشدن قهوه: خلاصه کتاب Before the Coffee Gets Cold
این کتاب دارای عناصر رئالیسم سحرآمیز و ظاهرسازی سفر به زمان است و بر مجموعهای از شخصیتها تمرکز دارد. شخصیتهایی که به روابط بزرگسالان (مادر دختری، دوستی که برای کار به خارج از کشور رفته و زن و شوهر سالخورده مبتلا به زوال عقل) میپردازد. ماجرا در کافهای کوچک در شهر توکیو شکل میگیرد. در این کافه مشتریان این فرصت را دارند تا به گذشته مورد نظر خود برگردند اما باید از فهرست طولانی قوانین پیروی کنند. تنها یک صندلی در کافه وجود دارد که امکان سفر را فراهم میکند. صندلی فقط زمانی قابل استفاده است که روحی که معمولا بر روی آن نشسته به دستشویی یا استراحت برود. مشتریان فقط میتوانند کسانی را ملاقات کنند که در گذشته به کافه رفتهاند. هرچه در گذشته اتفاق بیفتد زمان حال را تغییر نمیدهد و مهمترین قضیه ایناست که مشتری باید قبل از سردشدن فنجان قهوه به زمان حال بازگردد. رمان Before the Coffee Gets Cold داستان کارکنان کافه و چهار مشتری مختلف را دنبال میکند. اولین مشتری یک تاجر است که سعی میکند رابطهاش را با دوستی که برای کار به خارج از کشور سفر کرده اصلاح کند. دومین مشتری یک پرستار سالخورده است که به دنبال نامهای از همسرش که دچار بیماری آلزایمر است، میگردد. سومین فرد صاحب کافهای است که تلاش میکند با خواهرش صحبت کند. آخرین مشتری هم تلاش دارد به آینده سفر کند.
در بخشی از کتاب Before the Coffee Gets Cold میخوانیم:
So far, so predictable. Goro moves to the US and a week goes by for the pining, mourning Fumiko, who continues to visit the café. Soon enough she recalls the local urban myth surrounding the time-travelling chair, and desperately asks the café’s staff if there’s any truth to it.
They yield and admit that there is, that you can travel back in time to a chosen moment in the café’s past. But that you cannot leave the chair, whatever you say or do will not alter the present, and that there is a time limit: the journey through time begins when the coffee is poured, and you must finish it before the coffee gets cold. If you don’t, you take the place of the woman who is almost always sat in that chair; a woman who turns out to be a ghost. She leaves the chair to visit the toilet once a day, and that’s when you can sit and travel back.
یافتن آرامش در گذشته: درباره کتاب Before the Coffee Gets Cold
آثار ادبی بیشماری چه در ژانر تخیلی و چه غیرداستانی، اشتیاق ذاتی ما را برای بازگشت به گذشته، تجربه یک لحظه برای یک بار دیگر و شاید یافتن آرامشی برای روح دردمندمان کشف میکنند. این روایت، به شخصیتهایش این فرصت را میدهد تا بهجایی بازگردند که کسی در واقعیت نمیتواند. از نویسنده این رمان فانتزی، کتاب دیگری بهنام Tales from the Cafe موجود است که در داستانی چهار مشتری جدید را نشان میدهد و همگی امیدوارند از پیشنهاد سفر در زمان کافه بتوانند بهخوبی استفاده کنند. یکی از آنها مردی است که برای دیدن بهترین دوستش که 22 سال پیش از دنیا رفته به گذشته برمیگردد. دومین نفر پسری است که نتوانسته در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. سومین نفر مردی است که برای دیدن دختری که نتوانست با او ازدواج کند به عقب بازمیگردد و چهارمین نفر کارآگاه پیری است که هرگز هدیه مورد نظرش را به همسرش نداد. این داستان زیبا و ساده ماجرای افرادی را روایت میکند که برای ادامه زندگی خود باید با گذشته روبهرو شوند. حالا در کتاب Before the Coffee Gets Cold، نویسنده یکبار دیگر خواننده را به چالش دعوت میکند تا از خود بپرسد: «اگر بتوانم به گذشته سفر کنم چه چیزی را تغییر میدهم؟» داستان کتاب در ابتدا و قبل از آنکه رمان باشد، بهصورت یک نمایشنامه شروع شد. این نمایشنامه برنده جایزه بزرگ دهمین جشنواره Suginami Drama شد. از این کتاب بیش از یک میلیون نسخه بهفروش رفته و یکی از پرفروشترین کتابهای بینالمللی محسوب میشود.
کریسچن ساینس مانیتور (Christian Science Monitor) یکی از روزنامههای پرتیراژ آمریکایی، در مورد کتاب نوشت: « این روایت گاهی اوقات ناهموار است و دچار پیچ و خم میشود، اما نویسنده توانایی شگفتانگیزی در یافتن طنین احساسی پایدار دارد.»
Chicago Review of Books هم اظهار داشت: «این داستان عمیقاً تکاندهنده است، شخصیتها ستارههای واقعی هستند و همدلی آنها با یکدیگر بسیار قوی است.»
BookReporter هم نوشت: « این داستان مانند طلاست و برای هرکسی که میخواهد احساس کند با گذشته در ارتباط است یک گزینه عالی محسوب میشود.»
Harvard Crimson به این رمان امتیاز پنج ستاره داد. همچنین این کتاب توانست امتیاز ۴.۲ از ۵ سایت آمازون را کسب کند.
توشیکازو کاواگوچی: درباره نویسنده کتاب Before the Coffee Gets Cold
توشیکازو کاواگوچی در سال ۱۹۷۱ در اوزاکای ژاپن به دنیا آمد. او پیش از این تهیهکننده، کارگردان و نویسنده تئاتر بود. بهعنوان یک نمایشنامهنویس از آثار او میتوان به COUPLE، Sunset Song و Family Time اشاره کرد. او ذهن خلاقی در داستانپردازی دارد و با یک قلم جذاب، مخاطب را از همان ابتدا به داستانهای خود جذب میکند. نویسندگان زیادی هستند که در کتابهای خود، روایتهایی از سفر در زمان خلق میکنند، اما کاواگوچی، جزء معدود نویسندگانیست که خط داستان را بهشیوهای باورپذیر پیش میبرد و به همین دلیل آثارش تا این حد مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد.