Outwitting the Devil
توضیحات کتاب
کتاب غلبه بر شیطان Outwitting the Devil اثر ناپلئون هیل Napoleon Hill
کتاب «غلبه بر شیطان» Outwitting the Devil، که یکی از بهترین کتابهای انگیزشی و کمک به خود است، در سال ۱۹۳۸ توسط ناپلئون هیل (Napoleon Hill)، نویسنده آمریکایی، نوشته شد. ولی به دلیل اینکه بسیار بحث برانگیز بود، در آن زمان چاپ نشد. «ناپلئون هیل» در این کتاب در قالب مصاحبهای خیالی بین خودش و شیطان، همان وجهه تاریک وجود، سعی بر این دارد که رازهای رسیدن به آزادی و موفقیت را به خواننده بشناسد و بزرگترین موانع انسان در راه داشتن اهداف شخصی را بررسی کند.
کتاب Outwitting the Devil بالاخره در سال ۲۰۱۱ با تصحیح و حاشیهنویسیهای «شارون لچتر» (Sharon Lechter) توسط «انتشارات استرلینگ» (Sterling Publication) به چاپ رسید. در ادامه با معرفی کتاب همراه انتشارات جنگل باشید.
خلاصه کتاب Outwitting the Devil
به استثناء فصل اول کتاب Outwitting the Devil، که در آن «هیل» چگونه یاد گرفن رسیدن به موفقیت و چرایی نوشتن کتاب را شرح میدهد. در فصلهای بعدی کتاب «غلبه بر شیطان»، «هیل» در قالب مصاحبهای با شیطان، مباحث بسیار جالبی را مطرح میکند. او به افرادی که هدف خاصی در زندگی ندارند و صرفا روز را به شب و شب را به روز میرسانند، سرگردان (Drifter) میگوید و اعتقاد دارد بسیار سخت است که انسان چیزی که به آن واقعا علاقه دارد و سبب انگیزهاش میشود را در زندگی پیدا کند. او همچنین ۷ ترفند برای رسیدن به موفقیت روانی، جسمی و مالی ارائه میدهد.
شیطان به «هیل» میگوید که ۹۸ درصد انسانها تحت کنترل او و سرگردان هستند و منابعی که او آنها را کنترل میکند شش منبع ترس از فقر، ترس از نقد، ترس از بیماری، ترس از دست دادن عشق، ترس از پیری و ترس از مرگ هستند و نقطه مقابل اینها عشق، ایمان، امید و مثبتاندیشی است. شیطان همچنین شرح میدهد که شغلها و شرکتهایی موفق هستند که به نوعی با این ترسها مقابله کنند و بزرگترین دشمنان او کسانی هستند که انسانها را دارای انگیزه برای عمل میکنند. به شکل جالبی این کتاب در سال ۱۹۳۸، که هنوز هیچ شواهد علمی مبنی بر ضرر داشتن نیکوتین و سیگار نبود، از مضرات سیگار گفته است و در رابطه با سیگار کشیدن میگوید که قدرت دوام و تحمل انسان را به چالش میکشد.
«ناپلئون هیل» همچنین در این کتاب سیستم آموزشی را نقد میکند و اعتقاد دارد که باید به دانشآموزان یاد داده شود تا ایدههای کابردی که در زندگی به آنها کمک میکنند را بشناسند. برای مثال چگونه از زمان، که بزرگترین و ارزانترین دارایی هر انسان است استفاده کنند و چگونه بودجهبندی کنند، همانطور که میدانید این ها در حال نشان اهمیت خود بعد از حدودا ۹۰ سال هستند. او همچنین بر این باور است که برای اینکه کسی هدفمند باشد، باید باانگیزه بماند و این یکی از نکاتی است که باید در مدارس به آن توجه بیشتری شود، علاوه بر اینها عادات بد نباید منع شوند، بلکه ضررهای آنها باید توضیح و آموزش داده شود.کتاب Outwitting the Devil همچنین به ۴ مرحله یادگیری یک حرفه جدید نیز که شامل بیمهارتیِ ناخودآگاه، مهارت ناخودآگاه، مهارت خودآگاه و مهارت ناخودآگاه میشوند، میپردازد.
درباره کتاب Outwitting the Devil
«ناپلئون هیل» بعد از انتشار کتاب پرفروش خود «فکر کن و پولدار شو» (Think and Grow rich)، نوشتن کتاب Outwitting the Devil را شروع کرد تا توضیحاتی تکمیلیتر برای کسانی که بعد از طی کردن همه مراحل «فکر کن و پولدار شو» هنوز شکست میخوردند، ارائه دهد. اما همسرش به علت وجود نقش شیطان در کتاب با چاپ آن مخالفت کرد. بعد از مرگ «هیل» سالها گذشت اما به دلیل آماده نبودن جامعه همچنان کتاب چاپ نشد تا اینکه بالاخره نوشتههای «هیل» در دستان رئیس بنیاد ناپلئون هیل قرار گرفت و او از «شارون لچتر» خواست تا تغییراتی در نوشتهها ایجاد کند. پس از سال ها بررسی و حاشیهنویسی، کتاب در ماه ژوئن ۲۰۱۱ چاپ شد.
«استیو فوربز» (Steve Forbes) سردبیر مجله «فوربز» (Forbes) میگوید: «ناپلئون هیل از بزرگترین متفکران آمریکایی بود که هنوز هم تاثیر به سزایی در فرهنگ عامه دارد. این نوشته که قبلا چاپ نشده بود و با مهارت تمام توسط «شارون لچتر» بازبینی شده است، نشان میدهد که چگونه ترس و عدم اعتماد میتواند مانع شما در رسیدن به موفقیت شود. بازارهای آزاد نیاز به انسانهای آزاد و اعتماد دارند.» همچنین «هاروی مککی» (Harvey Mackay) نویسنده کتاب پرفروش «شنا با کوسهها بدون اینکه خورده شوید» (Swim with the Sharks Without Being Eaten Alive) میگوید :«چه زمان فوق العادهای برای انتشار این شاهکار! یادداشتهای «شارون لچتر» مارا به نبوغ Outwitting the Devil متمرکز میکند و کمک میکند تا با غلبه بر ترسهایمان، به موفقیت برسیم.»
ناپلئون هیل، درباره نویسنده کتاب Outwitting the Devil
«ناپلئون هیل» در جنوب شرقی ویرجینیا در سال ۱۸۸۳ در خانواده فقیری متولد شد. او توسط مادرخواندهاش تشویق شد تا بنویسد و به زودی دریافت که در آن استعداد دارد. او کار خود را به عنوان یک خبرنگار برای روزنامه محلی شهر خود اغاز کرد و به مرور زمان، تبدیل به محبوب ترین نویسنده کتابهای انگیزشی آمریکا شد. کتاب مشهور او «فکر کن و پولدار شو» (Think and Grow rich) تا هنگام مرگ «هیل» در سال ۱۹۷۰، بیست میلیون نسخه فروش کرد. او نویسندهای در دوران اندیشه نو و یکی از اولین نویسندههای عصر جدید ژانر ادبیات موفقیت شخصی بود. یکی از معروف ترین جملههای او این است: «وقتی که ذهن یک نفر چیزی را قبول و باور میکند، میتواند به آن برسد.»
از کارهای دیگر او که به زبان انگلیسی میتوانید از انتشارات جنگل تهیه کنید میتوان به «شانزده قانون موفقیت» (The Law of success)، «چگونه صاحب ذهن خود باشید» (How to own you own Mind)، «راه رسیدن به قدرت شخصی» (The Path to Personal Power)، «نردبان جادویی به موفقیت» (The Magic Ladder to Success) و «آرزوها ثروت نمیآورند» (Wishes Won’t Bring Riches) اشاره کرد.