کتاب برتری خفیف The Slight Edge اثر جف اولسون Jeff Olson خلاصه کتاب The Slight Edge کتاب The Slight Edge، درواقع به شما روش تفکر و پردازش اطلاعات را آموزش میدهد. با خواندن کتاب «برتری خفیف»، تصمیمگیریها و انتخابها همگی در راستای رسیدن به موفقیت و خوشبختی قرار میگیرند. همان میزان موفقیت و خوشبختی که همیشه خواهان آن بودید. با خواندن کتاب The Slight Edge میبینید که چگونه برخی افراد، میتوانند به رویاها و آرزوهایشان، رنگ واقعیت ببخشند درحالیکه برخی دیگر، فقط رویاها و آرزوهایشان را در سر نگه میدارند و تمام زندگیشان را صرف ساختن رویاهای دیگران میکنند. کتاب برتری خفیف، فقط یک ابزار انگیزشی نیست که ما را به سمت موفقیت هدایت کند، بلکه راهکارهای استفاده از ابزارهای درونیمان را نیز به ما نشان میدهد. ابزارهایی که میتوانیم آنها را به کار گیریم تا کارهای روزمرهمان، نتایج موثرتری داشته باشند. با خواندن کتاب The Slight Edge ما نه تنها با مفاهیم کلی اصول تغییردهنده زندگی آشنا میشویم، بلکه میبینیم که «جف اولسون»، نویسنده کتاب، چه تجربیات و رازهایی را در مسیر نوشتن و سخنرانی حول برتری خفیف، کشف کرده است. در کتاب برتری خفیف، شما فقط یک داستان نمیخوانید، بلکه جریان و امتداد یک روند را میبینید که تغییرات اساسی در زندگی ایجاد میکند. میبینید که چگونه یک روش متفاوت برای فکرکردن و پردازش اطلاعات، بر تصمیمها و انتخابهای روزانهمان، تاثیر میگذارد و در نهایت شما را به همان میزان موفقیت و خوشبختی که در آرزویش هستید، نزدیک و نزدیکتر میکند. میتوان گفت کتاب The Slight Edge یک «کلید» است که با استفاده از آن میتوان تمام کتابهای انگیزشی که تاکنون خواندید، تمام برنامههایی که در این زمینه دیدید یا حرفهایی را که شنیدید، عملی کنید. درباره کتاب The Slight Edge وقتی کتاب The Slight Edge در سال 2005 برای اولین بار چاپ شد، هیچکس تصور نمیکرد که مخاطبان این چنین از کتاب استقبال کنند. کتاب برتری خفیف، خیلی زود بر سر زبانها افتاد و مردم خواندن آن را به همدیگر توصیه میکردند، طوری که در مدت زمان کوتاهی به مناطق مختلف رسید و صدها هزار نفر آن را خواندند. سه سال بعد، جف اولسون نسخه دیگری از کتاب The Slight Edge را با عنوان «موفقیت برای نوجوانان» منتشر کرد که در مدت زمان خیلی کوتاهی، حدود دو میلیون نوجوان، آن را خواندند. در سال 2011 یک ویرایش جدید و کاملتر از کتاب برتری خفیف منتشر شد که چند اصل جدید به اضافه تجربیات خوانندگان کتاب به آن اضافه شده بود. بعد از گذشت چند سال و در هشتمین سالگرد چاپ کتاب، ویرایش جدیدتری ازآن منتشر شد که یک بازنویسی و سازماندهی کامل از نسخه اصلی کتاب برتری خفیف بود. در این نسخه، علاوه بر اضافه شدن چندین داستان دربارهی تجربیات سازنده نویسنده، دو فصل جدید نیز به آن اضافه شد: «راز شادی» و «اثر موجی» که باعث شد کتاب وسعت و عمق بیشتری پیدا کند. در بخشی از کتاب The Slight Edge میخوانیم: «اگر شما روزانه ده صفحه از یک کتاب خوب را بخوانید تقریبا سالی 12 کتاب قدرتمند و دگرگونکننده را مطالعه کردهاید و ذهن شما پر از استراتژیها و دانشی خواهد شد که برای سطح جدیدی از موفقیت لازم است.» جف اولسون، دربارهی نویسندهی کتاب The Slight Edge جف اولسون (Jeff Olson)، هزاران نفر در ایالت متحده و سراسر جهان را، تحت تاثیر حرف های خود قرار دادهاست. در طول 30 سال گذشته، او به صدها هزار نفر که در جستجوی استقلال مالی و رشد شخصی بودند، کمک کردهاست. جف خودش را « دانشجوی همیشگی مکتب پیشرفت فردی» معرفی میکند و به همان اندازه که به دنبال موفقیتهای مالی و رشد شخصیتی است، به دنبال کشف روشهای رسیدن به سلامتی و خوشبختی هم بودهاست. جف اولسون با مجموعهای از شرکتهای فروش، بازاریابی و توزیع کار کرده و توانسته است سه نیروی مختلف فروش و توزیع را از ابتدای فعالیتشان تا تبدیل شدن به سازمانهای چند میلیون دلاری رهبری کند و درنهایت در مقام مدیر عامل یکی از آنها، منصوب شود. از آثار دیگر نویسنده میتوان به «تعلیم قدرت»(Power Training) و «وقتی که قدرت در مسیر اشتباه به کار گرفته می شود» (When Power is Misused) اشاره کرد. در اوایل دهه 1990، جف اولسون، یک برنامهی آموزش ملی برای ایجاد یک نیروی مستقل ایجاد کرد و توانست یکی از بزرگترین شرکتهای آموزش پیشرفت شخصی را به نام «شبکهی مردم» (The People's Network) تاسیس کند. او بیش از 900 برنامه تلویزیونی درباره پیشرفت شخصی، امور مالی، روابط افراد و موارد دیگر ساختهاست. «جف» با کارشناسان حرفهای در زمینه رشد شخصی همانند «لس براون»، «جیم ران»، «برایان تریسی» و بسیاری دیگر، همکاری کردهاست. او هماکنون بخشی از زمانش را به کارش در شهر دالاس از ایالت تگزاس و بخش دیگر را به خانوادهاش در شهر «فورت لادردیل» اختصاص دادهاست. جف اولسون یک جمله مشهور دارد که می گوید: «کارهایی که هرروز انجام میدهید و کارهایی که به نظر نمیرسند مهم باشند، دست کم نگیرید.»